کارآفرینان موتورهای محرک جامعهاند. اهمیت کارآفرینی در دنیای امروز به حدی افزایش پیدا کرده است که تقریباً اقتصاد هیچ کشوری بدون حضور کارآفرینان، آیندۀ روشنی نخواهد داشت. متأسفانه این ذهنیت در میان افراد مختلف جامعه فراگیر شده است که کارآفرینان از ابتدا برای کارآفرینی خلق شدهاند. ما در اینجا بهدنبال کتمان اهمیت استعدادهای فردی نیستیم؛ اما معتقدیم که کارآفرینی را میتوان آموزش داد و بیش از آنکه کارآفرینی شیوهای از تفکر باشد، مجموعهای از مهارتهایی است که باید آموخت. آموزش کارآفرینی مُهرِ باطلی است بر این موضوع که استعدادِ کارآفرینی در افراد پدیدهای ذاتی است.

در دنیای امروز، کسبوکارهای نوپا به یکی از پایههای مهم اقتصادی کشورها تبدیل شدهاند. این کسبوکارها بر مبنای ایدهای شکل میگیرند؛ قدمبهقدم رشد میکنند و درنهایت، به بنگاههای اقتصادی بسیار توانمند تبدیل میشوند. پیشرفت اقتصادی کشورها با فروش نفت و زندگی کارمندی میسر نمیشود، بلکه این کارآفرینان هستند که در جایگاه پیشران اقتصادی مینشینند و کشورها را بهسمت تعالی سوق میدهند؛ اما در دنیا بههیچوجه منتظر نمیمانند تا مادر گیتی انسانی ذاتاً کارآفرین را خلق کند تا زمینهساز تحولات بزرگی در جامعه گردد. آموزش کارآفرینی در حال تبدیلشدن به یکی از سرفصلهای مهم درسی در دنیا است و دانشگاههای زیادی درزمینۀ آموزش کارآفرینی فعالیت میکنند.
برترین منتورهای آموزش کارآفرینی
الفبای کارآفرینی
الفبای کارآفرینی در آموزش کارآفرینی هم مانند هر موضوع دیگری نیاز است که مرحلههای مختلفی را بگذرانید. کارآفرینی بهمعنای ایجادکردن کسبوکاری جدید است و هدفهایی را بههمراه دارد. موفقیت در این زمینه تنها از راه تبدیلکردن ایده به کسبوکار محقق نمیشود، بلکه باید درک درستی از مشتریان کسبوکارتان داشته باشید. این درک درست جنبههای مختلفی دارد که برخی از آنها عبارتاند از: تعیین مخاطبان کسبوکار از میان اقشار مختلف جامعه، تشخیص درست نیازهای مشتری، نحوۀ معرفی خودتان به مشتریان و چگونگی کسب رضایت مشتری در کنار حفظ درآمدتان.
آموزش کارآفرینی ضمن تمرکز بر چگونگی طراحی محصول، شیوۀ تعامل با مشتری و اندازهگیری کسبوکار را به شما آموزش میدهد. همچنین نیاز است این مسئله را روشن کنیم که برخلاف این تصور ذهنی که کارآفرین صرفاً از مسیر نوآوری حرکت میکند.
انتخاب با شما است؛ کارآفرینی یا کارمندی؟ کارهایی برای انجامدادن یا چیزهایی برای خلق کردن؟ حرکت در راستای تحقق ارزشهای دیگران یا تلاش در مسیر دستیابی به رؤیاهایتان؟ زندگی آرام یا دنیایی پر از هیجان و جنبوجوش؟ تصمیم با شماست؛ اما بدانید اگر چراغی در گوشۀ دل شما روشن است، حتماً توانایی تبدیلشدن به کارآفرینی موفق را دارید. فقط کافی است که تصمیم بگیرید و تلاش کنید.
با وجودی که کلمه کارآفرین و مفهوم کارآفرینی ساده و قابل درک به نظر میرسد، اما باید بگوئیم تعریف دقیقی از کارآفرین و کارآفرینی وجود ندارد. هر تعریف بر اساس جنبهای از فرآیند کارآفرینی است که در درسنامه کارآفرینی چیست به صورت تخصصی و جامع توضیح داده شده است.
دربارۀ ویژگیهای کارآفرینی موفق شاید بتوان کتابی را تألیف کرد؛ اما در اینجا به برخی از ویژگیهای مهمی اشاره میکنیم که به کارآفرین کمک میکنند در مسیر رسیدن به قلههای موفقیت حرکت کند.
- عاشق کاری است که انجام میدهد و این عشق هر لحظه در او بیشتر میشود.
- اولویت اول زندگیاش کسبوکارش است. کسی که میخواهد همزمان در چند کسبوکار فعالیت کند، در هیچ کدام نمیتواند به آنچه باید، دست پیدا کند.
- برنامهریزی و زمانبندی برای محققشدن برنامهها از اصلیترین ویژگیهای اوست.
- به هدفها و برنامههایش متعهد است.
- از اقتصاد و مدیریت مالی آگاهی دارد.
- راه برقراری ارتباط با مشتریان را میشناسد.
- در یک نقطه متوقف نمیشود و خود را بهروز نگه میدارد.
- میتواند تیمش را بهخوبی رهبری کند.
- همواره خود را در مقام دانشآموز میداند و از یادگرفتن خسته نمیشود.
- خود را برتر از دیگران نمیبیند و همواره در دسترس مشتریان و اعضای تیمش است.
- مذاکرهکنندهای توانمند است.
- زندگی خود را بر پایۀ نظم بنا کرده است.
- تقسیم کار را بهخوبی انجام میدهد. (قرار نیست کارآفرین تمام کارها را خودش انجام دهد؛ حتی اگر بخواهد هم نمیتواند.)
هر زمان که صحبت از کارآفرینی به میان میآید، اغلب تصور میکنند که باید کسبوکاری جدید ایجاد شود یا شرکت تأسیس شود؛ اما این تصور همیشه درست نیست. بسیاری از مواقع ممکن است کارآفرینی درون سازمان یا شرکتی محقق شود که از قبل وجود داشته و در حال فعالیت است. شرکتها در مسیر حرکتشان گاهی به این نتیجه میرسند که اگر تغییراتی را ایجاد کنند، میتوانند شرایط شرکت را بهبود دهند. در این شرایط، دپارتمان یا بخشهایی درون مجموعهشان ایجاد میکنند تا به اهدافشان دست پیدا کنند. این مفهوم دقیقاً به کارآفرینیِ درونسازمانی اشاره دارد.
در آموزش کارآفرینی، مدام بر این مسئله تأکید میشود که فضای شرکتها باید بهگونهای باشد که کارمندانش آزادی عمل داشته باشند؛ فقط در این صورت است که خلاقیت و نوآوری شکل میگیرد. کارمندان شرکت نباید تنها موظف به انجام کارهای روزمره باشند. مشارکت آنها در چرخۀ مدیریت شرکت میتواند دستآوردهای بینظیری را بهدنبال داشته باشد.
واژۀ «نوآوری» در این سالها مدام تکرار میشود و شاید همین تکرار این مفهوم را بهنوعی کلیشه تبدیل کرده باشد. محدودکردن مفهوم نوآوری به اختراع، ابداع، تجهیز و یا روش جدید، اشتباهی استراتژیک است. بسیارند کسانی که در طول زندگیشان اختراعات زیادی را ثبت میکنند؛ اما از دل این اختراعات هیچ دستآوردی به دست نمیآورند. اطلاق واژۀ نوآوری به این قبیل کارها، چندان راهگشا نیست. نوآوری زمانی معنا پیدا میکند که اختراعی مرحلۀ تجاریسازی را بگذراند و به محصول یا خدمتی جدید تبدیل شود.
رابطۀ بین نوآوری و کارآفرینیزمانی که کسبوکاری نوپا بر پایۀ نوآوری شکل میگیرد، نوآوری لزوماً حاصلِ کارِ تیمِ تشکیلدهندۀ شرکت نیست. در بسیاری از مواقع، افراد نوآوری را از نتیجۀ کار دیگران اقتباس میکنند و تنها از ابزار تجاریسازی کمک میگیرند تا نوآوری را به ثمر برسانند. مطالعۀ داستان شرکت اپل و استیو جابز نمونۀ کاملی را از رابطۀ بین نوآوری و کارآفرینی به شما نشان میدهد.
ایده و ارزیابی آن
بهجرئت میتوان ادعا کرد که کارآفرینیها با پشتوانۀ ایدهها شکل میگیرند. در آموزش کارآفرینی، سرفصلهای متعددی دربارۀ ایدهپردازی مطرح میشود؛ از تکنیکهای ایدهپردازی کارآمد گرفته تا نحوۀ ارزیابی کیفیت ایدهها. در حالت کلی، هر ایده زمانی میتواند زمینهساز ایجاد کسبوکاری جدید باشد که چند ویژگی مهم را بهطور همزمان داشته باشد؛
- نوآوری: ایدهای خوب است که مبتنی بر نوآوری باشد. دیگر قرار نیست کسی دوباره چرخ گاری را ابداع کند. باید بهدنبال راههای نرفته باشید.
- حل مسئله: ایده باید بهدنبال حلکردن مسئلهها باشد؛ بنابراین ابتدا نیاز است که مشکل را در حوزهای خاص شناسایی کنید. اگر ایدهتان به حل مسئله یا مشکلی منتج نشود، باید در مفیدبودن آن تردید کنید.
- ارزشآفرین: باید از ایدۀ مطرحشده به سود مالی رسید. این نکتۀ مهمی است که همواره باید مدنظر قرار دهید.
- منحصربهفرد: باید درنظر داشته باشید که ممکن است قبل از شما کس دیگری این ایده را مطرح کرده باشد. حتی اگر دیگران ایدۀ شما را برای حل مشکلی مطرح کرده باشند، نباید ناامید شوید. قطعاً راههای بهتری به ذهنتان خواهد رسید.
ایده(Ideas) همان راهحل خلاقانه برای یک مشکل خاص است. بشر هر جا احساس نیاز کند و چالشی را سر راه خود ببیند دست به ایدهپردازی میزند. این روند از ابتدای حیات و تمدن بشری شروع شده و تا همیشه ادامه دارد. ایده میتواند شامل یک مفهوم جدید (مانند اختراع چرخ) یا ترکیب مفاهیم از قبل شناخته شده (مثل روشن کردن آتش) باشد. در این درسنامه به صورت کامل درباره اهمیت و چیستی ایده صحبت شده است.
ایدهها محصول اتفاقات خارقالعاده نیستند، بلکه برای رسیدن به ایدهای کارآمد، باید مهارتهایی را برای ایدهپردازی فرابگیرید. در آموزش کارآفرینی به مسئلۀ تکنیکهای ایدهپردازی بهخوبی پرداخته میشود. البته باید بدانید که این تکنیکها اصلاً پیچیده نیستند؛ مثلاً اگر بتوانید در مواجهه با پدیدههای مختلف روزمره از خودتان سؤالهای بنیادی بپرسید، گامی بسیار بلند برای رسیدن به ایدۀ مناسب برداشتهاید. بهسادگی از کنار موضوعات عبور نکنید و دربارۀ آنها فکر کنید.
در بین گفتهها و نوشتههای دیگران میتوان انبوهی از ایدههای نهفته را جستوجو کرد. فقط کافی است که مهارت خوبفکرکردن را در خود تقویت کنید. توجه داشته باشید که خِردِ جمعی همواره بهتر از تفکرات فردی است و میتواند نتیجههای مفیدتری را بههمراه داشته باشد. سعی کنید جلسههای ایدهپردازی تشکیل دهید و از طوفان فکری استفاده کنید تا بتوانید به ایدهای ناب دست پیدا کنید.
گاهی ایدهای در ذهن کسی شکل میگیرد؛ اما به دلیلهای مختلفی سکوت میکند و از کنار آن رد میشود. پس از مدتی مشاهده میکند که دیگران ایدۀ او را به بهترین شکل به خدمت گرفتهاند تا کسبوکاری نوپا را ایجاد کنند. در این حالت چیزی بهجز حسرت و افسوس برایش باقی نمیماند. اگر برای مطرحکردن ایدهای که به ذهنتان رسیده است، دچار تردید شُدید، این سؤال را از خودتان بپرسید: مطرحنکردن ایده چه دردی را دوا میکند؟
نگرانید که دیگران شما را مسخره کنند؟ شک نکنید که هیچ گاه نمیتوانید همۀ آدمهایی که در اطرافتان هستند را برای موضوعی متقاعد کنید. بهجای فکرکردن به افکار منفی، به نکات مثبت بیندیشید. اگر ایدهتان را با دیگران مطرح کنید، زمینه را برای پختهترشدن آن فراهم میکنید؛ سرمنشأ همکاری طولانی و موفقی میشوید و درنهایت میتوانید کسبوکار جدیدی را ایجاد کنید. فراموش نکنید که اگر هیچ کدام از این اتفاقها هم رخ ندهد، شما چیزی را از دست ندادهاید؛ بلکه تجربهای به تجربههایتان اضافه شده است.
یکی از نکتههای مهمی که در آموزش کارآفرینی باید دربارهاش بهطور مفصل بحث شود، مسئلۀ ارزیابی ایدهها است. ارزیابی ایدهها به این دلیل اهمیت دارد که نمیگذارد شما مسیری را بیهوده طی کنید و علاوه بر وقت، سرمایه و عمرتان را هم در مسیر تبدیلکردن ایده به کسبوکار صرف کنید؛ بنابراین لازم است تا قبل از شروع کار، از کیفیت ایدهتان ارزیابی درستی داشته باشید.
چگونه میتوان فهمید که ایدهای ظرفیت راهاندازی کسبوکار جدید را دارد؟
بهطور کلی، چند فاکتور اساسی را در ارزیابی ایدهها باید مدنظر قرار داد:
- خود را جای مشتری بگذارید. ببیند آیا از کالا یا خدمتی که نتیجۀ ایدهتان است، استفاده میکنید؟ این سؤال را میتوانید از دیگران نیز بپرسید.
- بررسی امکانپذیری ایده جزو بخشهای مهم در ارزیابی ایده است. در مطالعۀ امکانپذیری باید روی مسائل اقتصادی و تکنولوژی در کوتاهمدت و بلندمدت متمرکز شوید.
اگر ایدهتان پایهگذار کسبوکاری جدید شد. آیا این کسبوکار پایدار است یا صرفاً در بازۀ زمانی محدود کاربرد دارد؟ اگر ایدهتان ظرفیت تبدیلشدن به کسبوکاری دائمی را نداشته باشد، باید در آن تجدیدنظر کنید.
بازار و مشتری
بازار همان چیزی است که پس از ایجاد کسبوکار باید با آن تعامل داشته باشید. زمانی که محصولی نوآورانه تولید میکنید، درهای جدیدی از بازار به رویتان باز میشود که پیش از شما هیچ کسبوکار دیگری به آن دسترسی نداشته است. این نخستین گام برای وارد شدن هر کسبوکار نوپایی به بازار است. پس از آن باید بتوانید جایگاهتان را در بازار حفظ کنید و سپس برای تقویت آن تلاش کنید.
بسیاری از کسبوکارها همواره از دریچۀ نگاه خود به بازار مینگرند و این یکی از ضعفهای آنهاست. برای موفقیت در کارآفرینی باید گاهی خود را در جایگاه بازار قرار دهید و با عینک بدبینی به کسبوکارتان نگاه کنید. به این ترتیب، بخش بزرگی از مشکلات شرکتتان را کشف میکنید. این رویکرد در ایجاد تعامل سازنده بین شما و بازار نقش مهمی دارد.
مفهوم بازار ما را به مفهوم بازاریابی و جواب این سوال که بازار جیست میرساند. در بخشی از کتاب اصول بازاریابی فیلیپ کاتلر، بازاریابی این طور تعریف شده است: بازاریابی به معنی اداره کردن بازارها برای پدید آوردن داد و ستد به منظور ارضای نیاز مشتری و خواستههای انسان است.
هدفی که بازاریاب از فعالیتهایش دنبال میکند این است که خواستهها و نیازهای بازارهای خاص را درک کند و جذابیتهای محصول یا خدمت را بشناسد تا بتواند بازاری را متناسب با محصول یا خدمت خود انتخاب کند؛ تا در نهایت بتواند نیازهای آن را به بهترین نحو ارضا کند. این محصولات و کالاها باید بتوانند در نظر مشتری ایجاد ارزش کنند تا در نتیجه فروش شرکت افزایش یافته و سود کسب شود. در این درسنامه به صورت متمرکز درباره مفهوم و انواع بازار بخوانید.
تنها شرط لازم برای بقای هر کسبوکار، آن است که مشتریانی وجود داشته باشند که حاضر باشند برای استفاده از محصولات یا خدمات آن کسبوکار پول بپردازند. این سادهترین تعبیری است که میتوان از مفهوم مشتری ارائه داد. در آموزش کارآفرینی، مسئلۀ شناخت و تعیین مشتری برای هر کسبوکار اهمیت بسیار زیادی دارد.
نیازی نیست از همان ابتدا کارهایی بیشتر از توانتان انجام دهید که باعث شکستتان شوند. سعی کنید تمام بازارها و مشتریهای هدف کسبوکارتان را شناسایی کنید. سپس مشتریانتان را سطحبندی کنید. اینگونه میتوانید مشتریان ثابت را در بازار شناسایی کنید. این دسته از مشتریان همان کسانیاند که در ابتدای راه بهاحتمال زیاد با آنها مواجه میشوید و میتوانید برایشان برنامهریزی دقیقتری انجام دهید. همچنین آنها را مشتریان حقیقی کسبوکارتان در نظر بگیرد. پس از آن باید بازارهای دیگری را که پیشِ رویتان قرار میگیرند، شناسایی کنید و متناسب با آنها تصمیمگیری کنید.
«کاربر» به کسانی گفته میشود که بهنوعی با کسبوکارتان در ارتباط هستند. تصور کنید فروشگاهی اینترنتی برای کسبوکارتان دارید. تمام کسانی که به سایتتان مراجعه میکنند، بهنوعی کاربران کسبوکارتان به حساب میآیند؛ اما «مشتری» کسانی هستند که از خدمات یا محصولات شما استفاده میکنند و بهنوعی خریدارند؛ بنابراین هر مشتری حتماً کاربر هم هست؛ اما هر کاربری لزوماً مشتری کسبوکارتان نیست.
هنر کارآفرین آن است که همان ابتدا بتواند کاربران زیادی برای کسبوکارش فراهم کند و پس از آن، کاربران را به مشتریان خود تبدیل کند. نحوۀ تبدیل کاربران به مشتریان یکی از سرفصلهای اساسی آموزش کارآفرینی است.
داشتن درک صحیح از نیازهای مشتری عاملی اساسی برای موفقیت هر کسبوکار جدید است. بررسی رفتار مشتریان مهمترین راه برای شناسایی نیازهای آنهاست. بیشترِ مشتریان از پیچیدگی بیزارند و دنبال راهی ساده و سریع میگردند تا نیازهایشان را برطرف کنند. حتماً از مشتریان بخواهید که نیازهایشان را با شما در میان بگذارند.
تعامل سازنده با مشتری نهتنها باعث میشود که نیازهایشان کشف شود، بلکه حس اعتماد را در آنها ایجاد میکند. کانالهای ارتباطیتان را با مشتریان همواره فعال نگه دارید و با روی باز پذیرای انتقادها و پیشنهادهای آنها باشید. آموزش کارآفرینی بدون مطرحکردن مباحث تعامل با مشتری، قطعاً ناقص و بیفایده است.
زمانی که مشتریان کسبوکار مشخص و دستهبندی شدند، نوبت به تحقیقات بازار میرسد. شما در کسبوکارتان نیازی را شناسایی کردهاید و حالا بهدنبال برطرفکردن آن هستید. تصمیم هوشمندانه در این مرحله آن است که از مشتریان برای رسیدن به نتیجههای بهتر کمک بگیرید. باید توجه داشت که وقتی دنبال ایجاد محصول یا خدمت جدیدی هستید که مشابه آن در بازار وجود ندارد، اطلاعات چندان روشنی در دسترس شما نیست. اگر در تحقیقات بازار اطلاعات کاملی درمورد موضوع کسبوکارتان پیدا کردید، حتماً فرصت را از دست دادهاید و دیگر باید از آن کار صرفنظر کنید.
در تحقیقات بازار نباید انتظار داشته باشید که مشتریان راهحلهای فوقالعادهای در اختیارتان قرار دهند. صرفاً باید بهدنبال شناخت دقیق نیازها و مشکلات آنها باشید. همچنین مشتریان را در تحقیقاتتان محدود نکنید و اجازه دهید هر چیزی که به ذهنشان میرسد آزادانه مطرح کنند.
زمانی میتوانید در کسبوکارتان به موفقیت برسید که بخش زیادی از مشتریان را قانع کنید تا از بین انواع محصولات موجود در بازار، محصول شما را انتخاب کنند. واقعیت این است که مشتریان با مقایسه میان گزینههای موجود، تصمیم میگیرند که چه محصولی را بخرند. شرایط برای کسبوکارهای جدید از این نظر کمی دشوارتر است؛ چون آنها باید مشتریان را قانع کنند که از انتخابهای فعلیشان دست بکشند و تغییر عادت کار بسیار دشواری است؛ اما غیرممکن نیست.
کارآفرین موفق همواره باید تصویر درستی از موقعیتش در مقایسه با رقیبان داشته باشد. در آنالیز آنها باید فاکتورهای متعددی ازجمله سهم آنها از بازار و روشهای بازاریابی و کیفیت محصولات را بهطور مداوم بررسی کنید؛ اما درنهایت باید به نکتۀ مهمی توجه داشته باشید؛ بهجای آنکه از زمانتان برای خارجکردن رقیبان از دور رقابت استفاده کنید، روی مشتریانتان متمرکز شوید. قطعاً با این رویکرد نتیجههای بهتری نصیبتان میشود.
دورههای ویدیویی این بخش
پیداکردن همبنیانگذار
همانطور که ابتدا اشاره کردیم، کارآفرینی کاری تیمی است. اگر جایی شنیدید که کسی بهتنهایی موفق شده است کسبوکار موفقی را پایهگذاری کند، در درستی این ادعا تردید کنید. در آموزش کارآفرینی، پس از آنکه شناخت صحیحی از بازار و مشتری به دست آوردید، باید شریکهایی پیدا کنید که با شما همراه باشند. تفاوت همبنیانگذار با بنیانگذار، در این است که بنیانگذار صاحب ایده و طرح کارآفرینی است؛ اما همبنیانگذار شخص یا مجموعهای است که برای تحقق اهداف بنیانگذار با او همکاری میکند.
در دنیای امروز تخصصهای مختلفی نیاز است تا کسبوکار جدیدی راهاندازی شود. طبیعی است که بنیانگذاران هر کسبوکاری تواناییهای محدودی دارند و برای تحقق برنامههایشان نیاز دارند که از نیروهای متخصص دیگری هم کمک بگیرند.
یکی دیگر از سرفصلهای مهم در آموزش کارآفرینی، معرفی راههای پیداکردن همبنیانگذار برای کسبوکارهای نوپا است. بهطور کلی، باید توجه داشته باشید که همبنیانگذار مناسب، کسی است که با شما روحیات مشابه داشته باشد. برخورداری از روحیۀ مشترک مهمترین نکتهای است که در انتخاب همبنیانگذار باید مورد توجه قرار بگیرد. روحیات مشترک زمینهساز حرکت پرشتاب در مسیر تحقق اهداف است.
برخورداری از مهارت کار تیمی لازمۀ موفقیت در هر کسبوکار است. همبنیانگذار باید بهخوبی این مسئله را درک کند و تعامل مناسبی با افراد مختلف گروه داشته باشد. مهارتهای ارتباطی قوی، ویژگی مثبت دیگر همبنیانگذار است که باید در مسیر پیشبرد برنامههای شرکت از این مهارتها استفاده کند. ریسکپذیری، انگیزۀ بالا، تخصص کافی و تعهد کاری نیز از جمله ویژگیهای مهم همبنیانگذار به حساب میآیند.
در هر شراکتی، افراد بهدنبال اهداف و ارزشهای خاصی هستند. کسب سود مالی از شراکت شاید مهمترین هدف افراد و مجموعهها باشد؛ اما قطعاً همه چیز نیست. گاهی افراد بهدنبال یادگیری هستند؛ پس در فضاهای استارتاپی حاضر میشوند تا فرصتی برای تجربه و یادگیری موضوعات جدید به دست بیاورند. عدهای دیگر صرفاً بهدنبال برندسازی هستند و میخواهند قبل از همکاری با تیم کارآفرینی به اهداف خاصی دست پیدا کنند. نکتۀ مهم دربارۀ انتخاب همبنیانگذار این است که حتماً باید اهداف و ارزشهایش با همبنیانگذاران دیگر همراستا باشد؛ وگرنه مشکلات زیادی در مسیر همکاری برای آنها به وجود میآید.
دورههای ویدیویی این بخش
مرکزها و مجموعههای حمایتی
تأمین نقدینگی یکی از مهمترین دغدغههای کارآفرینان به شمار میرود. آموزش کارآفرینی زمانی کامل میشود که افراد نحوۀ جذب سرمایه و حامی را برای کسبوکارشان بهخوبی یاد بگیرند. مرکزهای رشد مهمترین مجموعههایی هستند که در کشور برای حمایت از کسبوکارهای نوپا فعالیت میکنند. این مرکزها معمولاً مکان مناسبی را برای استقرار استارتاپها فراهم میکنند. آنها در کنار حمایتهای مادی، معمولاً مشاورهها و راهنماییهایی را برای فعالیت موفق استارتاپها ارائه میدهند. تفاوت مرکزهای رشد با سایر حامیان کسبوکارهای نوپا در این است که بهدنبال کسب منفعت مادی از استارتاپها نیستند.
مرکز رشد نهادی برای حمایت از کسبوکارهای نوپا است که معمولاً با حضور فیزیکی استارتاپها در مکانی مشخص به آنها کمک میکند. مراکز رشد از یک یا چند ساختمان تشکیل شده و در این ساختمانها برنامهها و خدمات کمکی به استارتاپها را اجرا میکنند؛ برنامههایی مثل جذب سرمایه، ارائۀ آموزش و مشاوره، تیمسازی، شبکهسازی و مواردی از این دست. درباره اطلاعات بیشتر مراکز رشد این درسنامه را مطالعه کنید.
شتابدهندهها نهادهاییاند که میان سرمایهگذارها و استارتاپها رابطه برقرار میکنند. بسیاری از کسبوکارهای مستعد و نوپا که برای پیشبُرد برنامههایشان به جذب سرمایهگذار نیاز دارند، سراغ شتابدهندهها میروند. نقش دیگر شتابدهندهها، آموزش کارآفرینی است که در قالب منتورینگ در اختیار تیمهای حاضر در مجموعهشان قرار میدهند.
برخی از شتابدهندهها درزمینۀ تیمسازیِ استارتاپها هم فعالیت و افراد مستعد در رشتههای مختلف را شناسایی میکنند و آنها در قالب یک تیم در کنار یکدیگر قرار میدهند. سرمایهگذارها هم معمولاً از کارشناسان حاضر در شتابدهندهها کمک میگیرند و استارتاپهای شایسته را شناسایی و سپس رویشان سرمایهگذاری میکنند.
همانطور که از نام پارکهای علم و فناوری مشخص است، آنها محل تلاقی پژوهش و فناوری هستند. بسیاری از مجموعههای علمی در کشور نظیر دانشگاهها در راستای راهاندازی پارکهای علم و فناوری پیشتازند. این مجموعهها میتوانند رؤیای همکاری بین صنعت و دانشگاه را تحقق ببخشند. بهعلاوه، پارکهای علم و فناوری مرکزهای فعالیت کسبوکارهای کوچک و متوسط به شمار میروند که در توسعۀ اقتصاد غیرنفتی کشور نقش بهسزایی دارند.
صندوقهای سرمایهگذاری نیز بهنوعی پل ارتباطی بین سرمایهگذاران و استارتاپها هستند. سرمایهگذارانی که دنبال فرصتهای سرمایهگذاری خطرپذیرند، معمولاً در صندوقهای سرمایهگذاری، وجوهی را قرار میدهند. این صندوقها که از هیئتمدیره و تعدادی کارشناس ارزیابی استارتاپ تشکیل شدهاند، دنبال استارتاپهای مستعدی میروند که اگر حمایت شوند، نرخ بازگشت سرمایۀ بسیار خوبی را به همراه دارند. این صندوقها معمولاً در موضوعات خاصی فعالیت میکنند.
آموزشدادن کارآفرینی باید توسط افراد متخصصی صورت بگیرد که ضمن دانش کافی، از تجربۀ اجرایی مناسبی هم در این حوزه برخوردار باشند. در همین راستا، مرکزهای مشاورۀ کارآفرینی ایجاد شدهاند و خدمات متنوعی را به کسبوکارهای نوپا ارائه میکنند. برخی از خدمات مراکز مشاورۀ کارآفرینی:
- مشاوره درزمینۀ راهاندازی انواع کسبوکارهای خدماتی و تجاری و آموزشی
- مشاوره برای توسعۀ کسبوکارها در مقیاس بینالمللی
- ایدهیابی برای سرمایهگذارانی که دنبال راهاندازی کسبوکار جدیدند
- تدوین بیزینسپلن و مدل کسبوکار
- مشاوره درزمینۀ تحقیق و توسعۀ کسبوکارها
- تدوین برنامۀ بازاریابی کسبوکارها
- مشاوره درزمینۀ تجاریسازی ایدهها
- داوری و ارزیابی ایدههای راهاندازی کسبوکار
در کشورهای مختلف، کارآفرینان پیشرانهای اقتصاد محسوب میشوند و به همین دلیل، آموزش کارآفرینی باید یکی از سرفصلهای مهم آموزشی در هر کشوری شود. به خاطر داشته باشید که ممکن است کشوری بدون سیاستمداران قوی بتواند به حیاتش ادامه دهد؛ اما بدون کارآفرینان توانمند قطعاً نمیتواند مسیرش را به پیش ببرد.
سوالات متداول آموزش کارآفرینی
کارآفرینی درون سازمانی چیست؟
کارآفرینی درون سازمانی تعریف و ماهیتی همانند کارآفرینی دارد اما درون یک شرکت تاسیس شده اتفاق میافتد و نتیجه آن معمولا در قالب یک دپارتمان و یا یک بخش جدید به شرکت اضافه میشود.
کارآفرینی به زبان ساده چیست؟
کارآفرینی از واژۀ فرانسوی Entreprendre بهمعنای «متعهدشدن» نشئت گرفته اسـت، یعنی کسی که متعهد میشود مخاطرههـای فعالیتی اقتصادی را تقبل، اداره و سازماندهی کند.
کارآفرین موفق چه ویژگیهایی دارد؟
یک کارآفرین باید همهکاره یا Versatile ، انعطافپذیر، دارای دوراندیشی مالی و هوش کسبوکاری، ثابتقدم واستوار، متمرکز و ارتباطگیرنده باشد.
عناصر اصلی کارآفرینی چیست؟
چهار عنصر اصلی کارآفرینی وجود دارد: نوآوری، سازمان، خطر و چشم انداز
ریسکهای موجود در کارآفرینی چیست؟
کارآفرینان با خطرات متعددی از جمله ورشکستگی، ریسک مالی، ریسک رقابتی، خطرات زیست محیطی و مسائل سیاسی و اقتصادی روبرو هستند .کارآفرینان باید از نظر بودجه بندی هوشمندانه برنامهریزی کنند و با ایجاد یک طرح تجاری واقعبینانه به سرمایهگذاران نشان دهند که در حال بررسی ریسک هستند.
درسنامههای نکسینولب
همه چیز درباره کارآفرینی که باید بدانید
یک کارآفرین موفق چه ویژگیهایی دارد؟
همه چیز درباره کارآفرینی سازمانی که باید بدانید
چرا اهمیت نوآوری در کارآفرینی روز به روز افزایش مییابد؟
ایده چیست و در کارآفرینی چه کاربردی دارد؟
با سادهترین تکنیکهای ایدهپردازی آشنا شوید
ترس از بیان ایده و روشهای غلبه بر آن
ارزیابی ایده چیست و چرا تشخیص ایدههای کارآمد اهمیت دارد؟
هر آنچه که باید در رابطه با مفهوم بازار بدانید
با مفهوم و انواع مشتری در کسبوکار آشنا شوید
تفاوت کاربر و مشتری در تعامل با کسبوکارها چیست؟
شناسایی نیاز مشتری؛ یک گام فراتر از رقبا
تحقیقات بازار و مراحل انجام آن
هر آنچه باید دربارۀ آنالیز رقبا بدانید
ویژگیهای اساسی همبنیانگذار مناسب
مرکز رشد چیست و چگونه به استارتاپها کمک میکند؟
لیست مراکز رشد ایرانی
شتابدهنده چیست و چگونه به کسبوکارهای نوپا کمک میکند؟
لیست شتابدهندههای ایرانی
همهچیز دربارۀ پارک علم و فناوری
لیست پارکهای علمی فناوری ایرانی
صندوق سرمایهگذاری چیست و چگونه به استارتاپها کمک میکند؟
نظر متخصصین
کیارش عباس زاده
موسس و مدیرعامل زودفود (اسنپ فود فعلی)
بازار جایی است تامینکننده، فروشنده و خریدار یا به عبارت دیگرِ مصرفکننده و مشتری با یکدیگر در تعاملاند و خرید و فروش اتفاق میافتد. حالا در این مسیر بعضی اوقات مشتری یا خدماتی را میگیرد یا محصولی میخرد و آن را مصرف میکند.
این دیدگاه برای درسنامه ی مفهوم بازار ثبت شده است.
رضا غیابی
توسعه دهنده کسب و کار
ترکیب نوآوری و کارآفرینی یعنی خلق چیزی که تا کنون وجود نداشته برای خلق ارزش. نمیشود سازمانی دم از نوآوری بزند و هنوز روشهای مالی، مدیریت منابع انسانی و روالهای انجام کارش نوآورانه نباشد. یعنی نوآوری فقط در نو کردن خدمت و محصول نیست. در هر گوشهی سازمان و صنعت و محصولمان، صدها سوژه برای نوآوری هست که هنوز از چشممان مانده. هرجا به مشکل خوردیم، باید از خود بپرسیم چطور باید نوآوری کنم که مشکل حل شود؟
این دیدگاه برای درسنامه ی نقش نوآوری در کارآفرینی ثبت شده است.
سیاوش صابری
مدیر دیجیتال مارکتینگ و همبنیانگذار دراو
«کارآفرینی» در عالیترین حالت یک طرز فکر است، وقتی فرد به مرحلهای برسد که بتواند سریع به تغییرات واکنش نشان دهد و بیشترین ارزش را برای همنوعان خود خلق کند، اما نکتهای که معمولا در بحث کارآفرینی و در سخنرانی های «انگیزشی» مورد بیتوجهی قرار میگیرد، بحث قدرت ریسک و تابآوری افراد در مقابل مشکلات است، مسأله ای که در بحث کارآفرینی بسیار مهم است، چراکه شروع یک کسبوکار جدید تا مدتها مشکلات زیادی را برای افراد کارآفرین به بار میآورد، به همین جهت تابآوری افراد در مقابل مشکلات یکی از ملاکهای اصلی برای رسیدن به موفقیت در این بحث است.
این دیدگاه برای درسنامه ی کارآفرینی چیست؟ ثبت شده است.