منتورها و اساتید
ارزش گذاری استارتاپ

هر آنچه باید درباره ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها بدانید

ارزش گذاری استارتاپ

هر استارتاپ به‌عنوان یک شخصیت حقوقی دارای ارزشی است که سرمایه‌گذاران را به سرمایه‌گذاری در آن مجاب می‌کند. سرمایه‌گذاران برای محاسبه این ارزش از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند. بعضی از آن‌ها جمع دارایی‌ها و سود احتمالی هر کدام را مقایسه می‌کنند و بعضی دیگر با تخمین بازگشت سرمایه کار را پیش می‌برند. در هر حال ارزیابی و ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها مبحث مهمی برای کارآفرینان است. با ما همراه باشید.

ارزش‌گذاری استارتاپ به چه معناست؟

سرمایه‌گذاران برای اختصاص سرمایه به یک استارتاپ نیاز دارند آن را ارزش‌گذاری کنند. ارزش‌گذاری به این معنا است که دارایی‌های شرکت (اموال، سرمایه فکری و…) از لحاظ ارزش بررسی شده و در نهایت ارزش فعلی آن محاسبه می‌شود. ارزش فعلی (present value) یک شرکت برابر است با مجموع ارزش ذاتی (Intrinsic value) و ارزش اقتصادی (economic value). انواع ارزش شرکت عبارت است از:

  • ارزش ذاتی: این ارزش از جمع ارزش تمام دارایی‌های مشهود و نامشهود به دست می‌آید. معمولا برای به دست آوردن این ارزش از تحلیل فاندامنتال یا بنیادی استفاده می‌شود.
  • ارزش اقتصادی: این ارزش در واقع قیمتی است که توسط کارشناسان اقتصادی روی کسب‌وکار قرار داده می‌شود و پتانسیل شرکت را برای محاسبه آن در نظر می‌گیرند.
  • ارزش منصفانه: این ارزش گاهی با نام «ارزش بازار» هم شناخته می‌شود. ارزش منصفانه ارزشی است که مورد توافق فروشنده و خریدار (سرمایه‌گذار) قرار می‌گیرد.
  • ارزش بازار: قیمتی که بر اساس میزان عرضه و تقاضا در بازار تعیین خواهد شد.

دلایل و هدف ارزش‌گذاری استارتاپ

ارزشیابی و تعیین ارزش استارتاپ به شناخت بهتر آن کمک می‌کند. این شناخت هم برای کارآفرین کاربردی است و هم برای سرمایه‌گذار. کارآفرین با ارزش‌گذاری استارتاپ می‌تواند کسب‌وکار خود را بهتر شناخته و نقشه راه بهتری را برای خلق ارزش تدوین کند. در طرف مقابل سرمایه‌گذار هم می‌تواند با ارزش‌گذاری استارتاپ، به اطمینان لازم برای سرمایه‌گذاری در آن کسب‌وکار رسیده و پتانسیل رشد آن را درک کند. پس از تعیین ارزش استارتاپ، شما به‌عنوان کارآفرین می‌توانید آن را برای انواع وام یا حضور در برنامه شتابدهنده‌ها آماده کنید.

مفاهیم اولیه ارزش‌گذاری استارتاپ

ارزش‌گذاری یک سری مفاهیم و اصطلاحات پایه‌ای دارد که عبارتند از:

  • رویکرد (Approach): به‌معنای روشی که کارشناس برای ارزشیابی و ارزش‌گذاری روی استارتاپ از آن استفاده می‌کند. در حال حاضر سه رویکرد اصلی برای ارزیابی استارتاپ‌ها وجود دارد:
    • رویکرد ورودی (income approach): که روی جریان‌های درآمدی آینده شرکت تمرکز می‌کند.
    • رویکرد بازار (market approach): در این روش ارزش پیشنهادی و آمار فروش مربوط به شرکت‌های مشابه یا همان رقبای شرکت مورد نظر بررسی می‌شوند.
    • رویکرد دارایی (asset approach): در این رویکرد دارایی‌های شرکت از نظر فیزیکی، فکری و انسانی در نظر گرفته شده و یک سری ترازنامه مالی برای شرکت تنظیم می‌شود.
  • روش یا متدلوژی: هر کدام از رویکردهای بالا برای اجرایی شدن به یک روش نیاز دارند. برای مثال در رویکرد ورودی می‌توان از روش بزرگنمایی دریافتی‌های اضافی (capitalization of excess earnings) استفاده کرد.
  • استاندارد ارزش (Standard of value): یک مثال برای استانداردهای ارزش همان قیمت منصفانه بازار است.
  • فرضیه ارزش (Premise of value): این مفهوم گاهی با مفهوم استاندارد ارزش تداخل دارد اما نباید آن‌ها را با یکدیگر اشتباه گرفت. فرضیه ارزش مشخص می‌کند که ارزش شرکت ثابت یا جاری است.
  • بزرگنمایی و نرخ تخفیف (Capitalization and discount rate): زمانی که از رویکرد ورودی شرکت استفاده کنیم، نرخ بزرگنمایی و تخفیف به کار می‌آید.

چالش های موجود در ارزش‌گذاری استارتاپ چیست؟

مثل تمام پدیده‌های دیگر، ارزش‌گذاری هم چالش‌های مخصوص به خود را دارد. این چالش‌ها عبارتند از:

  • تخفیف ضعف در قابلیت بازار: این تخفیف با مدت‌زمانی که کسب‌وکار برای تبدیل شدن به جریان نقدینگی برای فروشنده نیاز دارد متناسب است.
  • تخفیف ضعف در کنترل: زمانی این تخفیف وارد عمل می‌شود که صاحب کسب‌وکار به پنجاه درصد یا کمتر از سهم کل شرکت بسنده کند.

مفهوم ارزش اقتصادی استارتاپ یعنی چه؟

ارزش اقتصادی استارتاپ به پروسه محاسبه سود فعلی یا احتمالی هر کدام از دارایی‌ها اشاره دارد.

به عبارت دیگر ارزش اقتصادی معیاری است که سود حاصل از ارائه خدمت یا محصول را برای شخص حقیقی یا حقوقی (مالکیت استارتاپ) محاسبه می‌کند. از نگاه کارآفرینی ارزش اقتصادی استارتاپ برابر است با حداکثر مبلغی که مشتری در یک بازار آزاد حاضر است برای محصول یا خدمت استارتاپ پرداخت کند.

در جوامع سوسیالیست ارزش اقتصادی به‌معنای مدت‌زمانی است که یک نفر مایل است برای دریافت محصول یا خدمت مورد نظر به‌صورت دولتی صبر کند. ارزش اقتصادی معمولا از قیمت محصول در بازار بالاتر است.

ارزش‌گذاری استارتاپ به چه عواملی بستگی دارد؟

ارزش‌گذاری و ارزیابی استارتاپ کار ساده‌ای نیست و پیچیدگی‌های بسیاری دارد. به همین دلیل روش‌های پرشماری برای انجام این کار وجود دارند و در هر کدام عوامل متفاوتی تاثیر خواهند گذاشت. این روش‌ها عبارتند از:

  • قیمت دوبرابری (cost-to-duplicate)
    در این روش هزینه لازم برای راه‌اندازی استارتاپی مشابه استارتاپ مورد بحث از صفر در نظر گرفته می‌شود. در روش قیمت دوبرابری دارایی‌های فیزیکی مورد بررسی قرار می‌گیرند تا ارزش منصفانه بازار محاسبه شود. برای استارتاپ‌هایی که دارایی اصلی آن‌ها نرم‌افزاری است (مثل شرکت‌های کامپیوتری)، زمان مورد نیاز برای برنامه‌‌نویسی یا تحقیق و توسعه در نظر گرفته خواهد شد. بزرگترین ضعف این روش به در نظر نگرفتن پتانسیل و آینده شرکت مربوط است. این روش همچنین دارایی‌های غیرفیزیکی را کنار می‌گذارد و به همین دلیل برای شرکت‌های نوپا که دارایی فیزیکی کمی دارند چندان مناسب نیست.
  • ضرب در بازار (Market Multiple)
    این روش ارزش استارتاپ را در مقایسه با استارتاپ‌های مشابهی که اخیرا راه‌اندازی شده و جذب سرمایه کرده‌اند تعیین می‌کند. اساس این روش بر پیش‌بینی پتانسیل استارتاپ برای خلق ارزش قرار دارد. وجود یک طرح کسب‌وکار باکیفیت در این روش برای کارآفرینان بسیار کمک‌کننده خواهد بود.
  • جریان نقدینگی تنزیل شده (Discounted Cash Flow)
    وقتی در مورد استارتاپ صحبت می‌کنیم معمولا موضوع بحثمان سازمانی است که هنوز به تولید درآمد نرسیده است. روش جریان نقدینگی تنزیل شده برای ارزش‌گذاری چنین سازمان‌هایی مناسب خواهد بود. این روش به تخمین جریان نقدینگی آینده شرکت مورد نظر می‌پردازد و سپس با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه، ارزش آن ایده یا استارتاپ را حدس می‌زند. البته از معایب این روش می‌توان به این مورد اشاره کرد که ممکن است استارتاپ در تولید سود به طور کلی ناموفق شود و این اتفاق با روش جریان نقدینگی تنزیل شده قابل پیش‌بینی نخواهد بود.
  • ارزش‌گذاری استارتاپ بر مبنای مرحله (Valuation by stage)
    این روش معمولا توسط سرمایه‌گذاران فرشته مورد استفاده قرار می‌گیرد و در آن استارتاپ مورد نظر با توجه به اینکه در چه مرحله‌ای از چرخه عمر خود قرار دارد ارزش‌گذاری می‌شود. برای مثال اگر استارتاپ در حد یک ایده و یک طرح کسب‌وکار باشد، سرمایه اختصاص گرفته به آن کمتر از استارتاپی خواهد بود که به تولید محصول رسیده است.

معرفی کتاب در زمینه ارزیابی و ارزش‌گذاری استارتاپ

یکی از خلاصه‌ترین و خوش‌خوان‌ترین کتاب‌های موجود در این زمینه the little book of valuation نام دارد و توسط اسواث دموداران نوشته شده است. روی صحبت این کتاب با سرمایه‌داران است و سعی می‌کند مفهوم ارزش‌گذاری کسب و کار را به طوری عمیق برای آن‌ها تفهیم کند. اما خواندن آن برای کارآفرینان هم خالی از لطف نیست. متاسفانه این کتاب ترجمه فارسی ندارد.

اگر به دنبال کتاب فارسی‌زبان برای این موضوع هستید، پیشنهاد ما کتاب «ارزش‌گذاری مالی استارتاپ ها و کسب و کار های نوپا» است. این کتاب در ۱۷۵ صفحه توسط محمد رحیمی، طیبه مرادی و سهیلا جمشیدیان نوشته شده است و با کارآفرینان صحبت می‌کند. این کتاب به شما نشان می‌دهد که چه چیزهایی ارزش کسب‌وکار شما را تشکیل می‌دهند و چگونه می‌توانید کسب‌‌وکار خود را با تغییر جزئیات، ارزشمندتر کنید.

انیشتین در مورد نسبیت راست می‌گفت، اما حتی خود او هم برای نسبت دادن ارزش درست به یک کسب‌وکار در بازار فعلی با مشکل مواجه می‌شد

اسواث دموداران – استاد دانشگاه و نویسنده هندی

یادگیری روش‌های ارزیابی و ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها برای سرمایه‌گذاران کاربردی است. چرا که با تسلط به این روش‌ها و استفاده از آن‌ها در جای درست می‌توانند مناسب‌ترین گزینه‌های سرمایه‌گذاری را پیدا کنند. اما کارآفرینان هم می‌توانند با ارزش‌گذاری استارتاپ خود، برای بالا بردن این ارزش تلاش هدفمندتری داشته باشند. باید توجه داشت که ارزش استارتاپ به سادگی قابل محاسبه نبوده و جواب آن در اکثر اوقات قطعی نیست. برای این کار روش‌های مختلفی وجود دارد که هر کدام مناسب دسته خاصی از کسب‌وکار ها است.

سوالات متداول
مفهوم ارزش‌گذاری کسب و کار چیست؟

ارزش‌گذاری کسب و کار به فرآیند مشخص کردن ارزش اقتصادی یک بنگاه اقتصادی یا کسب‌وکار اشاره دارد. از این فرآیند می‌توان برای پیدا کردن ابعاد مختلف ارزش کسب و کار استفاده کرد.

ارزش‌گذاری و ارزشیابی کسب و کار چه روش‌هایی دارد؟

روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارد که از پرکاربردترین و استانداردترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: قیمت دوبرابری، ضرب در بازار، جریان نقدینگی تنزیل شده و ارزش‌گذاری برمبنای مرحله

کدام روش ارزش‌گذاری برای استارتاپ ها مناسب تر است؟

با توجه به اینکه استارتاپ‌ها معمولا در حال حاضر ورودی خاصی نداشته و در آینده به سود خواهند رسید، روش جریان نقدینگی تنزیل شده (DCF) مناسب‌ترین روش برای ارزش‌گذاری آن‌ها خواهد بود.

چرا به ارزش‌گذاری نیاز داریم؟

ارزش‌گذاری در درجه اول به سرمایه‌گذاران اطمینان لازم برای سرمایه‌گذاری در یک شرکت به‌خصوص را می‌دهد. کارآفرینان هم با مشخص کردن ارزش کسب‌وکار خود می‌توانند برای بهبود آن تلاش کنند.

دیدگاهتان را بنویسید