اصطلاح استارتاپ این روزها محبوبیت زیادی پیدا کرده است و افراد بیشتری علاقهمندند که کارآفرینی و استارتاپ ایجاد کنند؛ بنابراین نهادهای بیشتری هم مایلاند به کسبوکارهای جدید کمک کنند. اما برای راهاندازی استارتاپ چه باید کرد؟

برترین منتورهای آموزش استارتاپ
مقدمات و مفاهیم
اولین چیزی که باید دربارۀ استارتاپ بدانید این است که تعریف دقیقی از این مفهوم وجود ندارد؛ زیرا این مفهوم معنی جامعی دارد. بنابراین استارتاپ شرکتی است که برای حل مشکلی کار میکند؛ اما موفقیتش تضمین شده نیست.
اگرچه این گزاره صحیح است؛ اما همۀ فلسفهای را که پشت این مفهوم است تعریف نمیکند؛ به همین دلیل، نیاز است به مجموعهای از ویژگیهایی اشاره کنیم که در همۀ استارتاپها بهطور مشترک وجود دارد.
هر استارتاپ چند ویژگی باید داشته باشد، اولین ویژگی استارتاپ نوآوربودنش است و این نوآوری باید یا در محصولات یا در مدل تجاری آن مشخص باشد.
از طرف دیگر استارتاپ اساساً شرکتی است که بسیار جوان است و کمتر از 7 سال سن دارد. ویژگی دیگر هر استارتاپ رشد آن است؛ بهعبارتی استارتاپ شرکتی است که هدفش رشد و گسترش سریع است. دیگر ویژگی استارتاپ خطرپذیری آن است؛ یعنی هیچ وقت از موفقیت این تجارتها نمیتوان اطمینان داشت.
انعطافپذیری از دیگر ویژگی شرکتهای استارتاپی است؛ چون این شرکتها باید بتوانند پویا باشند و خود را با ناملایمات هماهنگ کنند. همچنین باید مقیاسپذیر باشند، یعنی بتوانند بدون نیاز به افزایش منابع انسانی یا منابع مالی رشد کنند. بین استارتاپها کار تیمی عاملی تعیینکننده برای موفقیت آنهاست.
در طول سالهای اخیر، استارتاپهای موفق زیادی در دنیا توانستهاند به جمع کسبوکارهای بزرگ و موفق بپیوندند که از این میان میتوان به Airbnb اشاره کرد. ایربنب سرویسی سریع و راحت برای گردشگران است و امکانی را فراهم میکند تا آنها بتوانند بهصورت مستقیم محلی را برای اقامتشان از مالکان بگیرند.
در سال 201۴، این پروژه ۵00 میلیون دلار بودجه جذب كرد و پس از آن ارزشش به 10 میلیارد دلار افزایش یافت. بنیانگذاران این شرکت، برایان چسکی، ناتان بلاچارزیک و جو گبیا، خیلی سریع میلیاردر شدند.
یکی دیگر از استارتاپهای موفق بازار دنیا Uber است. اوبر ارائهدهندۀ خدمات تماس تاکسی آنلاین در سطح دنیاست. این شرکت مدتهاست به کسبوکاری موفق تبدیل شده و درآمد هفتگی آن حدود 20 میلیارد دلار است و تواناییهایش فقط به خدمات تاکسی محدود نمیشود. اوبر قصد دارد وارد بازارهای دیگری شود؛ مانند تدارکات متفکرانۀ تحویل غذا، حملونقل، پیک، خدمات پستی.
پس از روشنشدن این سؤال که استارتاپ چیست، وقت آن است که انواع مختلف استارتاپ را بشناسیم. کارآفرینی معتبر در سیلیکون ولی، معتقد است که استارتاپها ۶ نوع مختلف را شامل میشوند:
- استارتاپهای سبک زندگی
- استارتاپهای مشاغل کوچک
- استارتاپهای مقیاسپذیر
- استارتاپهای قابلخرید
- استارتاپهای شرکتهای بزرگ
- استارتاپهای اجتماعی
ابزارهای شروع استارتاپ
هر استارتاپ برای اینکه کارش را شروع کند، به ابزارهایی نیاز دارد. ازجملۀ ابزارهای اولیه میتوان به تدوین مدل کسبوکار، بوم کسبوکار، بوم ناب و آنالیز سوات (SWOT) اشاره کرد.
مدل کسبوکار در مقابل مدل درآمد قرار دارد. قبل از اینکه به انواع مدلهای درآمدی بپردازیم، باید کمی وقت بگذاریم و بین اصطلاحات «مدل کسبوکار» و «مدل درآمد» و «جریان درآمد» تفاوت بگذاریم؛ زیرا آنها اغلب بهجای یکدیگر استفاده میشوند.
«جریان درآمد» منبع واحد درآمد شرکت است. هر شرکت بسته به اندازهاش میتواند جریان درآمد صفر یا زیادی داشته باشد. «مدل درآمد» استراتژیِ مدیریتِ جریانِ درآمدِ شرکت و منابع موردنیاز برای هر جریان درآمد است.
«مدل کسبوکار» ساختاری است که از همۀ جنبههای شرکت تشکیل شده است؛ ازجمله مدل درآمد و جریانهای درآمد و نحوۀ همکاری همۀ آنها را با هم توصیف میکند. بنابراین بررسی و مشخصکردن مدل کسبوکار یکی از پایههای اصلی در جریان برنامهریزی برای شروع استارتاپ است.
بوم کسبوکار یا مدل کانواس ابزاری تجاری است. این مدل هنگام شروع فعالیت هر تجارت یا کسبوکاری برای آنها مشخص میکند که به چه عناصر سازندهای نیاز دارند. از جملۀ عناصر سازندۀ هر استارتاپی مشتریها، مسیر بازار، ارزش پیشنهادی و امور مالی آن است که در بوم کسبوکار این مسائل بررسی و مشخص میشوند.
بهطور خلاصه میتوان گفت بوم کسبوکار زبانی مشترک برای توصیف، تجسم، ارزیابی و تغییر مدلهای تجاری در آینده است. همچنین بوم کسبوکار را میتوان نوعی راهنمای مسیر برای هر استارتاپ دانست.
در ایجاد کسبوکار، رویکردِ ناب در مقابلِ رویکردِ سنتی تعریف میشود. این رویکرد اولین بار توسط کارآفرینی بهنامِ اریک رایس در سال ۲۰۰۸ معرفی و استفاده شد. او در سال ۲۰۱۱ در این باره کتابِ The Lean Startup را نوشت و معرفی رویکرد ناب را با این سؤال آغاز کرد: کارآفرینان امروزی چگونه از نوآوری مداوم برای ایجاد کسبوکار موفق استفاده میکنند؟ درباره رویکرد ناب در این درسنامه بیشتر بخوانید.
ازآنجاکه نوشتن بوم کسبوکار و برنامۀ تجاری کاری بسیار طولانی و پیچیده است و بوم کسبوکار بهندرت بهروز میشود، امروزه از بوم ناب بهعنوان الگویی جایگزین برای مدل کسبوکار استفاده میشود.
بوم ناب یک الگوی طرح تجاری است که فقط یک صفحه دارد. این الگو را Ash Maurya ایجاد کرده است و به شما کمک میکند ایدهتان را در مفروضات اصلی آن الگو تجزیهوتحلیل و تدوین کنید. این بوم برای استارتاپها بهینه شده است و نوشتنش کمتر از 20 دقیقه زمان میبرد و خواندن و بررسی آن برای هر شخص دیگر بسیار آسانتر از خواندن بوم کسبوکار است.
بهبیان ساده، سوات فرایند طوفان فکری است که میتواند به کارآفرینان و رهبران تجاری کمک کند تا استراتژیِ تجاریِ جامعی برای به حداکثررساندن رشد شرکتشان ایجاد کنند. این کلمه از حروف اول کلمات «قوتها»، «ضعفها»، «فرصتها» و «تهدیدها» تشکیل شده است.
قوتها ویژگیهای مثبت استارتاپ را نشان میدهند. قوتها به مهارتها، منابع، برند تجاری و تواناییهای کارمندان اشاره دارد. ضعفها نقطۀ مقابل قوتها هستند. با شناسایی ضعفها میتوان راههایی برای بهبود پیدا کرد.
فرصتها در سازمان شما معمولاً عواملی بیرونی هستند که احتمال موفقیت را بالا میبرند. فرصتها شامل پیشرفتهای جدید فناوری، سرمایهگذاری تجاری یا گسترش احتمالی شرکت است.
وقتی فرصت وجود داشته باشد، همیشه با تهدید همراه است. تهدیدها عوامل بازدارندهای هستند که هیچ کنترلی رویشان ندارید. تنها راه مقابله با آن تدوین برنامۀ جامع احتمالی است.
در مسیر رشد
رشد استارتاپها فرایندی بسیار پیچیده است و بهراحتی انجام نمیشود. برای رشد هر استارتاپ نیاز است که استراتژی رشد را تدوین کنید، معیارهای رشد کسبوکار را بهدرستی بشناسید و به کمینۀ محصول توجه کنید و کارهایی مثل اهمیت همکاری با منتورها و ایجاد فرهنگ سازمانی و شبکهسازی را در نظر داشته باشید.
سختترین نکته دربارۀ موفقیت در دنیای استارتاپها این است که بتوانید تجارتتان را در مسیری قرار دهید که شانس آن را نهتنها برای زندهماندن، بلکه برای رشد سریع افزایش دهید. باید استراتژی خوبی را برای رشد در نظر داشته باشید.
- شرایط بازار را بسنجید و ارزش پیشنهادی خوبی برای مشتریان ایجاد کنید.
- مشتریان هدفتان را مشخص کنید.
- رقیبانتان را بشناسید.
- مطمئن شوید که آمادۀ تبدیل هستید.
- شاخصهای اصلی عملکرد خود را تعریف کنید.
معیارهای موفقیت و رشد هر کسبوکار متفاوت است؛ اما بهطور کلی میتوان گفت هر استارتاپ از زمان شروع کارش باید تلاش کند تا مشتری وفادار داشته باشد، سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد و بهطور کلی درآمد بیشتری کسب کند، سود بیشتری داشته باشد و حتی تعداد کارکنانش را با توجه به نیازش مشخص و تعیین کند.
ارزیابی و مشخصکردن این معیارها میتواند به رشد کسبوکار بسیار کمک کند. اگر استارتاپی از هر کدام از این معیارها غافل شود، احتمال اینکه خود را به نابودی بکشاند بسیار زیاد است. پس ارزیابی معیارهای رشد استارتاپتان را همیشه در اولویت قرار دهید.
کمینۀ محصول پذیرفتنی یا MVP، نوعی از محصولی جدید است که هر تیم میتواند با استفاده از آن بازخورد مشتریها و اطلاعات مدنظرش را به دست آورد.
نکتۀ مهم این است که هر استارتاپ باید در چندین مرحله MVP خود را به بازار ارائه کند تا بتواند دادههای مدنظرش را جمعآوری کند و در نهایت با تجزیهوتحلیل آن، محصول مطلوبی که موفقیتآمیز باشد را ایجاد و به بازار عرضه کند.
آمادهسازی MVP یکی از مراحل مهم در رشد استارتاپ است و انجام درست آن میتواند ضامن موفقیت هر کسبوکاری باشد.
هر استارتاپ یا کسبوکار جدید برای اینکه بهتر بتواند در بازار پیشرفت کند، نیاز دارد که از مشاوران و منتورها کمک بگیرد.
منتورها و مشاوران نقشی اساسی در موفقیت استارتاپها دارند. منتورها نهتنها در تدوین خطِمشیهای استارتاپ، بلکه حتی در شبکهسازی و درنهایت جذب سرمایهگذار برای استارتاپ هم نقش مؤثری دارند. امروزه همۀ استارتاپها میتوانند در هر مرحله از رشدشان از مشاورۀ منتورهای مختلف بهصورت آنلاین استفاده کنند.
یکی از بخشهای مهم در طراحی کسبوکار استارتاپ برای سرمایهگذاران، پیشبینی مالی است. در پیشبینی مالی و هزینههای استارتاپ که اغلب حسابداران آن را تهیه میکنند، نکاتی باید ارزیابی و تدوین شود؛ مانند ترازنامه، پیشبینی هزینههای ثابت و متغیر، جریان درآمد و نقطۀ سربهسر. ارائۀ این اطلاعات به سرمایهگذاران، آنها را مجاب میکند که در استارتاپ سرمایهگذاری کنند.
مشخصکردن پیشبینیهای مالی علاوه بر اینکه در مرحلۀ جذب سرمایهگذار کاربرد دارد، کمک میکند که دید وسیعتری از شرایط مالی و هزینهها و نحوۀ مدیریت آنها داشته باشید.
از دیگر مقولههای مهمی که در رشد استارتاپها مؤثر است، منابع انسانی آنهاست. منابع انسانی بخش مهمی از موفقیت هر کسبوکار است. چون استارتاپها دراَصل، کسبوکارهایی چابکاند، اگر نیروهای انسانی چابکی هم داشته باشند، عامل مهمی برای رشد آنها به شمار میروند؛ بنابراین از اهمیت منابع انسانی در رشد یا حتی شکست استارتاپها نباید غافل بود.
فرهنگ سازمانی نشانی از هویت سازمان است. چون استارتاپها در مراحل اولیۀ رشد کسبوکار قرار دارند، باید فرهنگ سازمانی درستی ایجاد کنند و این بخشی از اولویتها سازمانشان باشد. میتوان گفت فرهنگ سازمانی در استارتاپها نوعی قرارداد رفتاری است که افراد سازمان باید به آن متعهد باشند. فرهنگ سازمانی انواع مختلفی دارد که مهمترین آنها فرهنگ قبیلهای، فرهنگ ادهوکراسی، فرهنگ سلسلهمراتبی آنهاست.
یکی از راههای گسترش و معرفی بهتر هر کسبوکاری استفاده از شبکههای افرادی است که میتوانند به شناخت کسبوکار کمک کنند. شبکهسازی یا ایجاد ارتباطات گسترده با دیگران میتواند کسبوکار را رشد دهد و حتی میتواند به موفقیت کسبوکار کمک کند و آن را توسعه دهد.
دورههای ویدیویی این بخش
برنامهریزی طرح کسبوکار
طرح کسبوکار به برنامهریزی نیاز دارد و باید در آن، همۀ فرضیههای اولیه در نظر گرفته شود. طرح مالی کسبوکار و طرح کسبوکار و خلاصۀ اجرایی کسبوکار ازجمله مواردی است که باید در برنامهریزی طرح کسبوکار بهدرستی بررسی شود.
قبل از تصمیمگیری جدی برای راهاندازی هر کسبوکاری، باید مفروضات اصلی را در برنامه تجاریتان بررسی کنید. در طرح تجاری، برای تعریف مفروضات اصلی باید مهمترین نکتههایی را که برای ادارۀ تجارتتان نیاز است مشخص کنید. هر طرح تجاری با مفروضاتی پر شده است. نمیتوان بهطور دقیق گفت که کسبوکاری مطمئناً سودآور است یا تا چند سال دیگر میتواند وامهایش را پرداخت کند؛ اما میتوان فرضیۀ درستی برای این مسائل ایجاد کرد.
مهمترین این مفروضات را «مفروضات کلیدی» مینامند و سرمایهگذاران بالقوه معمولاً قبل از تصمیم به سرمایهگذاری، باید این اطلاعات را بررسی کنند. بودجه، پایگاه مصرفکنندگان، سودآوری و مدیریت منابع نمونههایی از مفروضات طرح کسبوکارند.
یکی از مفروضات طرح تجاری، امور مالی است. آیا بودجهای برای ادارۀ شرکتتان تا زمانی که سودآور شود دارید؟ چگونه میخواهید هزینههای اجارۀ دفتر، حقوق، بیمه، محصولات و بازاریابی را بپردازید.
به خاطر داشته باشید که اگر سرمایۀ کافی برای ادارۀ استارتاپتان داشته باشید تجارتتان برای سرمایهگذاران بالقوه بیشترین جذابیت را خواهد داشت. بهعنوان فرضی اصلی، باید ارقام سرمایهگذاری و مبلغ وام را در برنامۀ تجاریتان مشخص کنید.
بهطور سنتی، کسبوکارهای نوپا یا استارتاپ به 3 علت طرح کسبوکار تهیه میکنند. این علتها عبارتاند از: بیانکردن دیدگاهشان از کسبوکار، ثبتکردن اسناد از نحوۀ برنامهریزیشان برای حل چالشهای اساسی، مطرحکردن ایدۀ تجاریشان برای سرمایهگذاران بالقوه.
طرحهای کسبوکار را میتوان به ۴ نوع مجزا تقسیم کرد: برنامهها یا طرحهای بسیار کوتاه، طرحهای ارائه و برنامههای کاری و طرحهای اگر چه از جمله طرحهای کسبوکار هستند، هر کدام از آنها به برنامههای خاص و بسیار متفاوتی نیاز دارند و همیشه نتیجههای متناسب با هم ندارند.
خلاصۀ اجرایی کسبوکار یا همان خلاصۀ مدیریتی نشان از اهداف یا خلاصۀ اجرایی دارند و اولین بخش طرح کسبوکار است. به عبارت سادهتر میتوان گفت خلاصۀ اجرایی کسبوکار مهمترین بخش برای مدیران است چون اساساً مدیران زمان کافی را برای بررسی مدل کسبوکار ندارند و این خلاصه میتواند به سرمایهگذاران کمک کند که برای سرمایهگذاری در استارتاپها تصمیمشان را نهایی کنند.
بازاریابی و فروش
هر استارتاپ بهعنوان شرکتی نوپا، باید بتواند برای آشنایی و فروش محصولات یا خدماتش، توجه مشتریان را جلب کند. بسیاری از استارتاپها بهجای اینکه پیشنهاد خود را برای کسب درآمد و بازخورد ارزشمند به دست بیاورند، وقتشان را برای بینقصکردن تجارتشان صرف میکنند. اگر استارتاپی بازاریابی نکند، فروشی هم نخواهد داشت. اگر فروشی نداشته باشد، پولی درنمیآورد.
بهمحض اینکه تجارتتان برای عموم آزاد شد، باید آن را به بازار عرضه کنید و فروشتان را شروع کنید. بیاموزید که چگونه محصولات یا خدمات را بهطور مؤثر بازاریابی کنید و بفروشید.
بازاریابی یکی از کارهایی است که برای معرفی محصولات و خدمات به افراد در زمان و مکان مناسب انجام میشود. فرایند بازاریابی با کمک تکنیکهای تبلیغاتی مناسب صورت میگیرد؛ اما نکتۀ مهم در درک مفهوم و مقدمات بازاریابی این است که بازاریابی با فروش یکی نیست و بهتر است بگوییم این دو مکمل همدیگرند و بازاریابی در فروش محصولات و خدمات هر شرکت یا استارتاپ، عاملی مؤثر به شمار میآید.
بازاریابی استراتژیهایی است که برای ایجاد آگاهی از محصولات و خدمات برندها و تبلیغ و حتی محافظت از آنها استفاده میشود.
در تدوین مدل کسبوکار باید جریانها و مدلهای درآمدی هم مشخص شود. مدل درآمدی به نحوۀ کسب درآمد یا همان گرفتن پول از مشتری اشاره دارد. مشخصکردن جریان و مدل درآمدی میتواند به سلامت استارتاپ کمک کند.
انواع مختلفی از مدلها و جریانهای درآمدی برای هر استارتاپ وجود دارد؛ ازجمله روشهای درآمدی استارتاپها میتوان به مدلهای درآمدزایی با حق اشتراک، درآمدزایی با انجام تبلیغات، درآمدزایی با مدل فریمیوم، درآمدزایی بر اساس پورسانت و درآمدزایی با اعطای مجوز اشاره کرد.
قیمت هر محصول یا خدمات یکی از عناصر مهم در بازاریابی است. قیمت بر میزان تقاضای محصول و درآمد و سود استارتاپها تأثیر میگذارد. قیمتها همچنین از کیفیت و ارزش محصول خبر میدهند.
در تصمیمگیری برای قیمتگذاری محصولات یا خدمات، باید به عواملی مانند اقتصاد خُرد و روانشناسی و نظریههای رفتاری در تصمیمگیری توجه کرد. اصول اقتصادیِ کاملاً تثبیتشده دادهها و تجزیهوتحلیلهایی را ارائه میدهد تا به شرکتها کمک کند که بر اساس تمایل مشتریان برای پرداخت، مقدار خریدهشده، زمان و فوریت خرید و بستهبندی محصولات و خدماتشان، قیمتها را تنظیم کنند.
اگر استارتاپی را راهاندازی کردهاید، بازاریابی به رشد کسبوکارتان کمک بزرگی میکند. استفاده از از کانالهای مناسب بازاریابی به شما کمک میکند که به مخاطبانتان نزدیک شوید.
کانالهای استراتژیک برای بازاریابی استارتاپها شامل طراحی وبسایت برای استارتاپ، استفاده از شبکههای اجتماعی، استفاده از ایمیلمارکتینگ و تبلیغات آفلاین است.
هر کدام از این کانالهای بازاریابی بخشی از مخاطبان استارتاپها را پوشش میدهند و میتوانند به استارتاپها کمک کنند که محصولات و خدمات و برندشان را بهتر معرفی کنند؛ بنابراین با توجه به بودجه، بهتر است از هر کدام از این کانالهای بازاریابی برای موفقیت استارتاپ استفاده کرد.
بازاریابی فرایندی دشوار است. امروزه رقابت بیشتری در فروش محصولات وجود دارد و بهسبب تنوع زیاد محصولات و خدمات، مصرفکنندگان بیش از گذشته پولشان را خرج میکنند. چون شرایط بازار مدام تغییر میکند، دیگر هیچ استراتژی قطعی و ثابتی برای بازاریابی وجود ندارد.
بااینحال، اهداف استراتژی بازاریابی باید ثابت بماند. برای دستیابی به موفقیت، هر استراتژی بازاریابی مؤثر باید اهداف بازاریابی را در ذهن داشته باشید. یکی از اهداف خوب برای بازاریابی برنامۀ بازاریابی SMART است. مطابق این برنامه، اهدافِ هوشمندانه خاص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، واقعبینانه و محدود به زمان انتخاب شوند.
برای اینکه در استارتاپ موفق شوید و به رشد مقیاسپذیر دست پیدا کنید، مردم باید شما را بشناسند. نمیتوانید فقط به فروش محصولتان تکیه کنید، بلکه باید خود را جای آنها قرار دهید و مطمئن شوید که مشتریان هدف شما را میشناسند. هرچه افراد بیشتری برندتان را بشناسند، موفقیتتان نیز بیشتر خواهد شد.
برای اندازهگیری این هدف باید به این مسائل توجه داشته باشید:
- پیگیری شبکههای اجتماعی
- پیگیری رسانههای اکتسابی
- بازدید مستقیم از وبسایت
- ایجاد لینکهای خارجی
- بررسی وبلاگ
برندسازی در دنیای امروز به مجموعهای از قوانین و اصول عملیاتی بستگی دارد که بیتوجهی به آنها منجر به شکست در برندسازی میشود. در اقتصاد امروز فضای رقابتی شدیدی شکل گرفته است که سبب میشود شرکتها در بازاریابی توجه بسیار زیادی به برندسازی داشته باشند. به یاد داشته باشید که اگر نتوانید تصویر مناسبی از کسبوکارتان ایجاد کنید، رقیبانتان این کار را برای شما انجام خواهند داد. درباره اهمیت برندسازی در این درسنامه بیشتر بخوانید.
ایجاد برنامۀ بازاریابی خوب به هزینۀ زیادی نیاز ندارد. همۀ آنچه که نیاز دارد وقت و تلاش و خلاقیت است. این ایدهها هستند که میتوانند در بازاریابی موفق مؤثر باشند. چرا وقتی میتوانید با برنامۀ بازاریابی خوب راهتان را هموار کنید از آن استفاده نکنید؟
بهترین ایدههای بازاریابی میتوانند خیلی ساده و ارزان باشند؛ اما هر ایده باید از دل فرایندی نوآورانه و خارجازچارچوب ایجاد شود.
همیشه به یاد داشته باشید که ساختن برند فرایندی همیشگی است؛ بنابراین از روز اول، از معرفی و جاانداختن برند خود ذهنیتی درست داشته باشید و برای آن برنامهریزی کنید.
دورههای ویدیویی این بخش
معرفی صحیح کسبوکار استارتاپی
استارتاپی موفق است که بتواند به خوبی خود را به مشتریانش معرفی کند. در این بخش از درسنامهها شما را با روشهای معرفی استارتاپ، نحوه آمادهسازی فایل ارائه مناسب، تکنیکهای ارائه مناسب و اهمیت روابط عمومی در استارتاپ آشنا خواهیم کرد.
در مقایسه با شرکتهایی که قبلاً تأسیس شدهاند، شرکتهای نوپا اغلب در گیرودار قوانین مختلفاند. آنها سفرشان را به دنیای تجارت بهتازگی آغاز کردهاند و برای فتح سریعتر با چالشهای اضافی روبهرو هستند.
یکی از بزرگترین چالشها، بازاریابی است. استارتاپها برای موفقیت باید خلاقیت بیشتری داشته باشند. مخاطبان اصلیشان را شناسایی کنند، بازارشان را تعیین کنند و اندازه و ثروت و رقابت خود را بهخوبی مشخص کنند.
برای معرفی کسبوکاری استارتاپی، تدوین فایلی مناسب برای ارائه بسیار مهم است. میتوان گفت فایل ارائۀ استارتاپ، نمادی از خود استارتاپ است؛ پس صاحبان کسبوکارها باید برای معرفی استارتاپشان به مخاطبان مختلف دقت کنند.
برای آمادهسازی فایل ارائه باید به مختصربودنش دقت کرد و در تدوینش از نرمافزارهای طراحی مناسب مثل پاورپوینت استفاده نمود. ازجمله مواردی که باید در فایل ارائه دقت شود ظاهر فایل یا بخش بصری آن است. انتخاب فونت مناسب در ظاهر فایل تأثیرگذار است.
استارتاپی میتواند در فرایند کارش موفق شود که بتواند خودش را به مشتریانش بهخوبی معرفی کند. یکی از نکات مهم در تکنیکهای ارائۀ اثرگذار برای استارتاپ، نحوۀ آمادهسازی فایل ارائه است.
فایلی مناسب و اثرگذار است که هم به ویژگیهای بصری توجه داشته باشد و هم دادههایی که ارائه میدهد مناسب باشد. پس اگر لازم است، برای تدوین فایلتان از گرافیستهای خلاق کمک بگیرید و به محتوایی که قرار است ارائه شود دقت کنید.
اما این همۀ ماجرا نیست. ارائۀ اثرگذار به فردی که آن را ارائه میدهد هم بستگی دارد. شخص باید از تکنیکهای فن بیان و شیوههای ارائه و معرفی استارتاپ آگاه باشد.
روابط عمومی یا PR نوعی بازاریابی است که برای استارتاپها در دسترس است. تاکتیکی که شرکتهای نوپا برای روابط عمومیشان در نظر میگیرند، استخدام شرکت روابط عمومی است تا با تخصصی که درحوزۀ روابط عمومی دارد به آنها کمک کند.
هدف اصلی بخش روابط عمومی در استارتاپها این است که افرادی با اعتبار بالا، مانند رهبران اندیشۀ صنعت یا اعضای مطبوعات، دربارۀ محصول یا شرکتشان صحبت کنند. ایدۀ روابط عمومی این است که این نوع بازاریابی دهانبهدهان گسترش مییابد و به شما کمک میکند تا مشتریان بالقوه را جذب کنید.
موفقیت یا شروعی دوباره
برای موفقیت یک استارتاپ آن استارتاپ باید ویژگیهای خاصی داشته باشد اما این ویژگیها چیست؟ مقیاس کردن کسبوکار چه اهمیتی دارد؟ آیا شکست پایان راه استارتاپ است یا نقطه شروع دوباره؟ اهمیت Pivot برای استارتاپها چیست؟ اینها همگی سوالاتی هستند که با مطالعه این بخش از درسنامه، پاسخ آنها را خواهید گرفت.
هر شرکت برای موفقیت به چیزی بیش از ایدهای خوب نیاز دارد. موفقیت استارتاپ عمدتاً به نحوۀ اجرای ایده و رفع نیاز واقعی بازار بستگی دارد.
بنابراین استارتاپهای موفق استارتاپهایی هستند که از تیم مدیریتی بااستعداد و توانمندی تشکیل شدهاند و انعطافپذیری زیادی برای حل تمامی مشکلات دارند. استارتاپی موفق است که ریسکپذیری بالایی دارد و رقیبانش را بهدرستی شناسایی میکند.
استارتاپ مقیاسپذیر استارتاپی است که با کمترین هزینه میتواند بیشترین درآمد را تولید کند. برای مقیاسکردن کسبوکار استارتاپ، باید آن استارتاپ را به مسیری هدایت کرد که بتوان بیشترین بازدهی را از آن به دست آورد.
برای این منظور، باید استارتاپ را بهدرستی تجزیهوتحلیل کرد، برای آن تحقیق و توسعه انجام داد، بر اهمیت بازاریابی صحه گذاشت و محصول را با حداقلترین امکانات گسترش داد.
برای مقیاسکردن کسبوکار هر استارتاپ باید به این مسئله دقت کرد که مقیاسپذیرشدن استارتاپها با رشد آن تفاوت دارد. بهبیان دیگر، تعهد به رشد، بخشی از مقیاسپذیربودن استارتاپ است.
شروع استارتاپ همیشه با دغدغههای مختلفی همراه بوده است. یکی از دغدغههای اصلی استارتاپها، شکستخوردن آن استارتاپ است. استارتاپ با شکست متولد میشود و شکست بخش جداناپذیری از آن است.
در سال 2019 میزان شکست استارتاپها حدود 90 درصد بود. تحقیقات نشان داده است که 21.۵ درصد از شرکتهای نوپا در سال اول، 30 درصد در سال دوم، ۵0 درصد در سال پنجم، و 70 درصد در سال دهم شکست میخورند.
اما اصلیترین علت این شکست انتخابِ اشتباهِ بازارِ محصولات یا خدمات است. علت دیگر آن، انجامندادن تحقیقات لازم قبل از شروع استارتاپ است. همچنین روشِ بازاریابیِ اشتباه و نداشتنِ تخصص در حوزۀ انتخابی استارتاپ و نداشتن سرمایۀ کافی، از علتهای دیگر شکست است.
استارتاپها پس از شروعِ کارشان در فازهای مختلفِ فعالیتشان به مشکلات مختلفی برمیخورند که و اگر به هر علتی نتوانند با آنها مقابله کنند، شکست میخورند. گاهی برخی از استارتاپهای بزرگ هم شکست میخورند؛ اما بررسی علتهای این شکست بسیار مهم است؛ چون این استارتاپها از مشکلات اولیهای که خیلی از استارتاپها در دامش میافتند و نمیتوانند خود را بیرون بکشند، موفق بیرون آمدهاند و مانعهای اولیه را بهخوبی سپری کردهاند. شاید بتوان گفت یکی از علتهای شکست استارتاپهای بزرگ این است که آنها به ضروریبودن ایجاد تغییرات دقت نداشتند و نتوانستهاند برای استارتاپشان تصمیمهای جدید بگیرند.
«پیوت» یا «تغییر مسیر» یکی از کارهایی است که استارتاپهای موفق نباید از آن غافل شوند. گاهی بهدلایلی، استارتاپها به مرحلهای میرسد که راهکارهایشان دیگر نتیجهبخش نیست و باید تغییر مسیر دهند.
اگرچه پیوت یا چرخش در دنیای استارتاپ بهمعنای تغییر مسیر و انتخاب استراتژی جدید است، اما اغلب اعتقاد دارند که باید در کل ساختار شرکت تغییر صورت بگیرد؛ ولی این همیشه صدق نمیکند.
اغلبِ اوقات، شرکت فقط یک مشکل مهم دارد که باید برطرف شود و فقط به تغییر یک جنبه از شرکت نیاز است. چند نمونه از تغییر مسیر برای استارتاپها عبارتاند از: تبدیل یک ویژگی از محصول به خود محصول، تغییر پلتفرم؛ مثلاً از برنامهای به نرمافزار یا برعکس و استفاده از مدل درآمد جدید برای افزایش درآمدزایی.
سوالات متداول آموزش استارتاپ
معیار رشد چیست؟
معیار رشد خطکشی است که با آن میتوان میزان موفقیت سازمان را سنجید. یک سازمان از زمان شکلگیری برای دسترسی به سهم بازار بیشتر، مشتریان وفادارتر، هزینه عملیاتی پایینتر و… تلاش میکند. اینها همه میتوانند تحت عنوان رشد قرار بگیرند.
چگونه می توان یک استارتاپ موفق ایجاد کرد؟
با یک برنامه منسجم شروع کنید. شبکهسازی را در اسرع وقت شروع کنید. در انتخاب اعضای تیم دقت داشته باشید. یک گام جلوتر از بقیه باشید. تعادل بین کار و زندگی را حفظ کنید.
استارتاپ چه انواعی دارد؟
۱. استارتاپ شرکتهای بزرگ (Large Company Startup) ۲. استارتاپ مقیاسپذیر (Scalable Startup) ۳. استارتاپ سبک زندگی (Lifestyle Startup) ۴. استارتاپ کسبوکار کوچک (Small Business Startup) ۵. استارتاپ قابل خرید (Buyable Startup) 6. استارتاپ اجتماعی (Social Startup)
استارتاپ چیست؟
استارتاپ یک شرکت جوان است که توسط یک یا چند کارآفرین تاسیس شده است تا یک محصول یا خدمات منحصربهفرد تولید کند و آن را به بازار عرضه کند.
درسنامههای نکسینولب
استارتاپ چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
استارتاپهای موفق چگونه تعریف میشوند و چه ویژگیهایی دارند؟
آشنایی با چیستی استارتاپ و انواع آن
همه چیز درباره مدل کسب و کار که باید بدانید
هر آنچه درباره بوم مدل کسب و کار باید بدانید
رویکرد ناب در راهاندازی استارتاپها چیست و چه فرآیندی دارد؟
بوم ناب چیست؟
تحلیلSWOT چیست و چه کاربردی دارد؟
استراتژی رشد چیست و چگونه به موفقیت کسبوکارها کمک میکند؟
ارزیابی معیارهای رشد کسبوکار چگونه است؟
صفر تا صد آمادهسازی MVP
همه چیز در مورد مشاوران و منتورها در دنیای استارتاپها
پیش بینیهای مالی و هزینهها برای کسبوکار
مدیریت منابع انسانی در استارتاپ چیست و چه نقشی دارد؟
هویت و فرهنگ سازمانی در استارتاپ چیست؟
شبکهسازی در توسعه کسبوکار چه نقشی دارد؟
هر آنچه درباره طرح مالی کسب و کار باید بدانید
طرح کسب و کار (business plan) چیست و چه کاربردی دارد؟
مقدمات و مفهوم بازاریابی چیست؟
کدام مدلهای درآمدی مناسب استارتاپها هستند؟
همهچیز دربارۀ قیمتگذاری محصولات و خدمات
معرفی اثرگذارترین کانالهای بازاریابی
آنچه باید دربارۀ هدف بازاریابی بدانید
تحلیلی بر اهمیت و نقش برندسازی در بازاریابی
نظر متخصصین
هستی بیکایی
مدير تحليل سرمايه گذاري هاي ويستا
شاید به نظر بیاد دونستن تعریف کلمه استارتاپ و ویژگیهای اون، یه چیز ساده و مشخصه، ولی پرداختن به این حد از جزئیات و تعاریفش از دیدگاه کارآفرینان بزرگ، میتونه به چارچوب های استراتژیک یه استارتاپ، فرایند راهبری تیم و چشمانداز رشدش خیلی کمک کنه. به نظر من تیمی میتونه موفق باشه که از اول فعالیتش، از هیچکدوم از این جزئیات، ساده رد نشده باشه.
این دیدگاه برای درسنامه ی تعریف و ویژگیهای استارتاپ ثبت شده است.
امین ساجدی
همبنیانگذار و مدیر محصول لامینور
شاید دقت کرده باشید که کسب و کارهای بزرگ و سازمانیافته در زمان شروع کسب و کار جدید چه برنامهریزیهای سنگین و زیادی میکنند. آنها اهمیت برنامهریزی و بررسی دقیق نیازمندیها، هزینهها، رقبا، شرکا، تهدیدها و فرصتها و ... را به خوبی میدانند و آن را در قالب طرح کسب و کار پیاده سازی و مستند میکنند. اما برای کسب و کارهای نوپا که هنوز نه تیمی شکل گرفته است و صرفا یک ایده و یکسری مهارت وجود دارد انجام این فعالیت امکانپذیر نیست. اما به این معنی نیست که نباید انجام داد. کسب و کارهای نوپا نیز باید قبل از شروع به توسعه محصول خود این ابعاد کسب و کار را در نسخه سادهتری پیاده سازی کنند این کار شما را مجبور به فکر کردن و تمرکز کردن روی موارد واقعا مهم میکند. مواردی که باید قبل از شروع کسب و کار خود به آنها بپردازید. پس نوشتن یک مدل کسبو کار علاوه بر کمک یه شما در زمان ارائه ایده خود به دیگران واقعا به درک عمیقتر شما از کسب و کار نیز میکند یکی از ضرورتهای هر کسب و کار است.
این دیدگاه برای درسنامه ی مدل کسب و کار ثبت شده است.
امیررضا عبادی
مدیر مارکتینگ ویترین نت
برای تندیل شدن استراتژی رشد به مدل رشد باید مولفههای درستی از اندازهگیری استراتژی و برنامهریزیهای حاصل از آن داشته باشیم، یا اینکه به درک خیلی عمیقی از بازار خود رسیده باشیم تا بتوانیم با این مولفهها، متوجه بهینه بودن یک استراتژی بشویم یا اینکه بین چند استراتژی برای ادامه فعالیتهای خود تصمیم بگیریم. استراتژی که باعث رشد میشود به مدلی تبدیل خواهد شد که تکرار آن، رشد پیدرپی را برای کسبوکار حاصل میکند.
این دیدگاه برای درسنامه ی کارآفرینی چیست؟ ثبت شده است.