منتورها و اساتید
همه چیز درباره ساختار تیمی در استارتاپ

همه چیز درباره ساختار تیمی در استارتاپ

همه چیز درباره ساختار تیمی در استارتاپ

استارتاپ پدیده‌ای است که بدون وجود تیم معنایی ندارد. هر کسب‌وکار نوپایی از دور هم جمع شدن تعدادی از افراد و تعامل آن‌ها با یکدیگر شکل می‌گیرد. بنابراین اولین قدم برای تشکیل یک استارتاپ خوب، جمع‌آوری یک تیم خوب یا تیم سازی قدرتمند است. ساختار تیم استارتاپی باید انواع استعداد را در خود داشته باشد. از کسانی که مدام نوآوری می‌کنند تا افرادی که خود را متعهد به کار تیمی می‌دانند. یک تیم استارتاپی خوب، باید تنوع و انعطاف‌پذیری را در ساختار خود داشته باشد. مردیت بلبین کسی است که سال‌ها عمر خود را صرف بررسی ساختار تیم و نیازمندی‌های آن کرده است. ما در این مقاله قصد داریم با بررسی تجربیات و نظریه‌های او، درکی درست از تیم سازی برای کسب و کار به شما بدهیم. با ما همراه باشید.

مفهوم کار تیمی یا Teamwork به همکاری تعدادی از افراد برای انجام دادن یک وظیفه مشخص اشاره دارد. این وظیفه می‌تواند ساختن یک ساختمان، نوشتن یک مقاله، یک مسابقه ورزشی یا جلو بردن یک کسب و کار باشد.

در دنیای امروزی افراد با قرار گرفتن در تیم‌های کاری و بهره‌مندی از استعدادها و توانایی‌های یکدیگر، یک کسب و کار استارتاپی را شکل می‌دهند و در جهت رفع یک نیاز یا حل یک مشکل از جامعه تلاش می‌کنند. در ساختار یک استارتاپ معمولا سلسله مراتب به شکل کلاسیک وجود ندارد و همه اعضا، در قالب تیم یا تیم‌هایی در راستای انجام دادن وظایف و پروژه‌های مختلف تلاش می‌کنند. مدیر هم از جایگاه کلاسیک خود فاصله گرفته و بیشتر نقش سرپرست را در تیم دارد.

آشنایی با مردیت بلبین و تجارب او

مردیت بلبین (Meredith Belbin) یک دانشمند نام‌آشنای انگلیسی است که سال‌ها در زمینه مطالعه کار تیمی فعالیت کرده است. او سال‌های زیادی را به تحلیل عملکرد تیم‌های مختلف، بررسی نتایج کاری آن‌ها و نقاط ضعف و قوت هر کدام اختصاص داد. او همچنین با همراهی تیمی از کارشناسان، هفت سال از زمان خود را به اجرای بازی‌های مدیریتی، مقایسه عملکرد فردی و گروهی انسان و عوامل افزایش و کاهش کارایی تیم‌ها اختصاص داد. در نتیجه این مطالعه او و همکارانش به سه دستاورد مهم رسیدند:

  1. نظریه نقش های تیمی (Team Roles Theory): یکی از مهم‌ترین و پرکاربردتریننظریه‌های امروز علم مدیریت، نظریه نقش‌های تیمی بلبین و همکاران است. او در این نظریه برای هر تیم 9 نقش اصلی را معرفی می‌کند و تاکید دارد که وجود این 9 نقش در هر تیمی برای رسیدن به حداقل اثربخشی، ضروری است. او معتقد است برای رسیدن به موفقیت در کار تیمی، نقش‌ها باید به درستی در میان اعضای یک تیم توزیع شوند و به هر نقشی اهمیتی درخور داده شود. بلبین یک پرسشنامه هم تدوین کرده است که به شما کمک می‌کند نقش یا نقش‌های مناسب خود را در تیم پیدا کنید (لینک پرسشنامه بلبین).
  2. مدل طبقه فعالیت‌ها: بلبین به این نتیجه رسید که اکثر مطالعه‌کنندگان و نظریه‌پردازان کار تیمی، تنها روی ویژگی‌های افراد تمرکز می‌کنند و از اهمیت فعالیت‌ها غافلند. برای همین بود که مدلی برای طبقه‌بندیفعالیت‌های مختلف تیم ارائه داد تا از طریق آن بتوان به درک بهتری از هر فعالیت رسید. هر چه درک ما از یک فعالیت بهتر باشد، بهتر می‌توانیم آن را در میان اعضا تقسیم کنیم و در نتیجه آن فعالیت بهتر انجام خواهد شد.
  3. مطالعه‌های موردی برجسته: بخش مهمی از شهرت بلبین به مطالعات موردی (Case Study) او برمی‌گردد. سندرم کنکورد و سندرم آپولو دو نمونه از این مطالعه‌ها به شمار می‌روند.

نقش های کلیدی و اصلی یک تیم

تیم سازی در استارتاپ ها یکی از مهم‌ترین چالش‌ها به حساب می‌آید. مدل نقش های تیمی بلبین با معرفی 9 نقش اصلی که برای اثربخشی عملکرد هر تیمی اهمیت دارند، به بالا بردن کیفیت تیم سازی کمک می‌کند. این نقش‌ها عبارتند از:

    • جستجوگر منبع (Resource Investigator)

      انسان‌هایی پرانرژی و کنجکاو که طبیعتی جستجوگر داشته و به‌دنبال جواب سوالات می‌روند. این انسان‌ها انرژی خود را به دیگران هم منتقل می‌کنند، اما در حفظ انگیزه ضعف دارند. مهم‌ترین چالش مدیر در قبال جستجوگران منبع، انگیزش و کنترل آن‌ها در مسیر اهداف سازمان است. انرژی و هیجان این افراد آنقدر زیاد است که گاهی دنبال کردن یک فکر را فراموش می‌کنند.

    • قوی در کار تیمی (Team Worker)

      فردی همه‌فن‌حریف که می‌داند چگونه با دیگران در جهت رسیدن به یک هدف سازش کند. ضعف این افراد معمولا در تصمیم‌گیری‌های قاطع به چشم می‌آید. آن‌ها همچنین یاد گرفته‌اند با دیگران سازش کنند؛ پس طبیعی است که از زدن حرف‌ها یا انجام کارهایی که به مذاق اکثریت خوش نیاید، هراس داشته باشند. کنترل جایگاه این افراد در ساختار تیم استارتاپی به اندازه وجودشان اهمیت دارد.

    • هماهنگ کننده (Co-ordinator)

      شخصیتی قوی و بالغ دارد و اعتماد‌به‌نفس لازم برای تعین هدف کلی و تدوین استراتژی را در خود می‌بیند. البته این افراد باید در ساختار تیماستارتاپی کنترل شوند؛ چرا که نبود کنترل ممکن است به آن‌ها امکان سلطه بیش از حد روی دیگران و شانه خالی کردن از مسئولیت‌ها (تفویض اختیار بیش از حد) را بدهد.

    • ایده پرداز (Plant)

      مردیتبلبین این افراد را گیاه می‌نامد، چرا که ریشه تمام تغییرات و شکوفایی‌هادر ساختار تیم استارتاپیهستند. افرادی با خلاقیت و تخیل قوی که مدام در حال پیدا کردن راه حل‌های خلاقانه برای مشکلات دیده می‌شوند. البته این افراد گاهی کم‌کاری کرده و برای ارتباط گرفتن با دیگران به مشکل می‌خورند.

    • ارزشیاب نظارتی (Monitor Evaluator)

      کمتر درگیر احساسات می‌شوند و معمولا قضاوت‌هایی منطقی ارائه می‌کنند. اگر این افراد تحت کنترل اثربخش مدیر قرار نگیرند، تاکید بیش از حد آن‌ها روی منطق، روح تیمی را از بین برده و الهام‌بخشی را به صفر می‌رساند. از ارزشیابان نظارتی باید در جهت گرفتن تصمیمات استراتژیک و ارزیابی عملکرد تیم استفاده کرد. دقت داشته باشید که این افراد برای تصمیم‌گیری نیاز به اطلاعات کامل و زمان زیادی دارند.

    • متخصص (Specialists)

      هر تیمی با توجه به زمینه فعالیتش نیاز به کسی دارد که در همان زمینه متخصص باشد. برای مثال یک کسب و کار دیجیتال نیاز به یک متخصص برنامهنویسیدارد. این افراد تمرکز ویژه‌ای روی تخصص خود داشته و در آن مهارت خاصی دارند. این تمرکز از علاقه و استعداد آن‌ها ریشه می‌گیرد و همین علاقه و استعداد، باعث می‌شود همیشه برای انجام کار خود انگیزه کافی را داشته باشند. البته باید توجه داشت که تمرکز بیش از حد آن‌ها روی مباحث فنی می‌تواند انعطاف‌پذیری را از تصمیم‌گیری‌هایشان بگیرد. مدیریت اثربخش متخصصان در تیم، یکی از مهم‌ترینچالش‌های مدیریت است.

    • شکلدهنده (Shaper)

      این افراد انگیزه‌ای درونی برای موفقیت دارند و در زیر فشار واکنش مثبتی نشان می‌دهند. انگیزه و انرژی بالای این افراد باعث الهام‌بخشی به دیگران و وحدت تیم می‌شود، برای همین است که به آن‌هاشکل‌دهندهمی‌گویند.

    • پیادهساز (Implementer)

      حس ششمی قوی برای انجام کارهای عملیاتی و رساندن ایده‌ها به مرحله عمل دارند. سپردن یک وظیفه به این افراد در بیشتر موارد برابر با انجام موفقیت آمیز آن است. مشکل این افراد ضعف در تصمیم‌گیری‌هایلحظه‌ای و انعطاف‌پذیری است. آن‌ها به یک دستور کار نیاز دارند که آن را عملی کنند و از اینکه در آن دستور کار تغییری ایجاد شود وحشت دارند.

    • تمامکننده (Completer Finisher)

      کسانی که می‌توانند کارها را نهایی و آماده ارائه (به بازار یا جاهای دیگر) کنند. ایده‌آل‌گرایی در کنار دانش فنی لازم، از مهم‌ترینویژگی‌های این افراد است.

نقش های کلیدی و اصلی در یک تیم

مدل طبقه فعالیت‌ها چیست؟

همانطور که گفتیم یکی از دستاوردهای مهم بلبین، مدل طبقه فعالیت‌ها است. با شناخت بهتر فعالیت‌ها و اهمیت هر کدام می‌توان تیم سازی بهتری داشت و در نتیجه ساختار تیم استارتاپی را بهتر ساخت. در مدل طبقه فعالیت ها، چهار دسته اصلی داریم:

  • کارهای آبی: این کارها در واقع وظایف فردی و عملیاتی هستند. فردی یعنی باید به یک فرد خاص واگذار شوند و عملیاتی یعنی شیوه انجام آن‌هابه‌طورکامل مشخص است.
  • کارهای زرد: این‌ها دیگر وظیفه نبوده و مسئولیت هستند. یعنی شیوه انجام کار مشخص نیست و تنها هدف نهایی مشخص می‌شود. برای مثال، مسئولیت مدیر بازاریابی، بالا بردن بازدید کانال‌های ارتباطی است. خود این مدیر باید با تدوین استراتژی به این هدف برسد.
  • کارهای سبز: این‌ها مشابه کارهای آبی از جنس وظیفه هستند؛ با این تفاوت که نمی‌توان حجم آن‌ها را دقیقا مشخص کرد. این کارها معمولا منشا اختلاف نظر در تیم می‌شوند و یکی از چالش‌های مدیر به‌حساب می‌آیند.
  • کارهای نارنجی: این‌ها هم مشابه کارهای زرد، از جنس مسئولیت بوده و تفاوت آن‌ها در پیچیدگی است. برای مثال وقتی که مسئولیت توسعه یک محصول جدید را به یک نفر یا بخشی از تیم واگذار می‌کنید، انجام آن نیازمند طی شدن ده‌ها مرحله و صرف چندین ماه زمان خواهد بود. کارهای نارنجی مسئولیت‌هایی هستند که عموما به یک بخش از شرکت (مثلا کل واحد بازاریابی) سپرده می‌شوند.

نکات حیاتی برای تیم سازی در استارتاپ

شکل دادن تیمی از افراد یا همان تیمسازی نقطه شروع هر استارتاپی است. انتخاب این افراد توسط مدیر باید با دقتی مضاعف انجام شود. نکاتی که باید برای انتخاب افراد و کنار هم قرار دادن آن‌ها توسط مدیر رعایت شود عبارتند از:

  • انتخاب افراد شایسته: یک تیم هرچقدر هم که هماهنگ و یکپارچه عمل کند، بدون بهره‌مندی از اعضای توانا و شایسته به اهداف خود نخواهد رسید.
  • دقت به سابقه کار تیمی: شایستگی و تخصص افراد شرط لازم برای موفقیت استارتاپ است اما هیچ‌گاه کافی نیست. افرادی که سابقه کار تیمی بیشتری داشته‌باشند در سازش با دیگران تواناتر هستند. مدیر باید برای انتخاب افراد باسابقه در کار تیمی، اولویت قائل شود.
  • برقراری اعتماد: اعضای تیم برای اینکه بتوانند در کنار هم فعالیت کنند، باید به هم اعتماد داشته باشند. در سایه این اعتماد است که یادگیری جمعی حاصل می‌شود و اعضا یکدیگر را تکمیل می‌کنند.
  • تعریف درست جایگاه هر فرد: نبود سلسله مراتب سازمانی به شکل کلاسیک در ساختار تیم استارتاپی، ممکن است باعث سردرگمی افراد شود. مدیر باید در زمان تیم سازی جایگاه هر فرد و شرح وظایف او را به شکلی دقیق مشخص کند.
  • ایجاد فضای مناسب برای تعامل: مشخص کردن جایگاه افراد نباید باعث دور شدن آن‌ها از هم و انزوای کاری شود. انزوای کاری یعنی هر کسی تنها روی یک فعالیت تمرکز کرده و از کمک دیگران استفاده نکند. مدیر باید تعامل را به‌عنوان فرهنگ سازمانی به اعضا آموزش دهد و فضای لازم برای نقد سازنده را ایجاد کند.

تشکیل یک استارتاپ می‌تواند به اتفاقات فوق‌العاده‌ای منجر شود؛ به‌شرطی که تیم سازی با موفقیت انجام شود و ساختار تیم استارتاپی از تمام توانمندی‌های لازم برخوردار باشد. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که بتوانیم افراد را با یک معیار علمی انتخاب کرده و مدیریت کنیم. مردیتبلبین کسی است که مبنای علمی انتخاب و مدیریت افراد و تقسیم کار در هر تیم را با مطالعات موردی روی تیم‌های مختلف به‌دست‌آورده است. یافته‌های او در مجامع علمی مختلفی مورد استناد قرار می‌گیرند و توسط مدیران به‌کار گرفته می‌شوند. ما در این مقاله کوشیدیم با بررسی نظریات و تجربیات او، درک تازه‌ای از کار تیمی و ساختار تیم استارتاپی را به شما ارائه دهیم.

در بیان خبرگان

تیم مهم ترین دارایی است که انسانها در کنار هم برای یکدیگر ایجاد می کنند و از اولین روزهای بشریت تا به انسان قرن 21 و بعد از آن این مفهوم ادامه خواهد داشت و پیچیدگی آن روز به روز بیشتر خواهد شد. تعامل تیمی هر چند بدون داشتن دانش کافی از مهارتهای تیم ممکن است و حتی ممکن است که منجر به موفقیت شود ولی داشتن آگاهی و دانش از مهارتهای تیم سازی می تواند کمک بسیاری به تیم و اعضای آن باشد تا با این آگاهی بتوانند موثرتر و کارآمدتر با مشکلات در مسیر خود و چالشهای کار تیمی موفق شوند.


انسان موجودی اجتماعی است و همانطور که میدانیم عملکرد تیمی بسیار بهتر از عملکرد فردیست. امروزه با تخصصی شدن کارها در هر کسب و کار و استارتاپ وجود یک تیم لازم و ضروریست، اما در کنار تخصص هر فرد ویژگی های فردی بخشیست تفکیک نشدنی که این درسنامه به تفصیل در مورد ویژگی های هر فرد در تیم پرداخته است.


تخصص افراد تیم در شروع کار یک استارت آپ مهمترین نقش رو در پیشرفت و رسیدن به اهداف کسب و کار دارد. معمولا در مراحل اولیه کسب و کار و به دلیل کمبود منابع مالی و زمانی افراد تیم نقش های مختلفی را بر عهده می گیرند و توانایی مدیریت این نقش های مختلف توسط افراد تیم یکی از کلیدی ترین مهارت هایی که باعث رشد کسب و کار نوپا می شود. در کنار نقش های مختلف توانایی یادگیری نیز نقش بسزایی برای افراد تیم در استارت آپ ها دارند چون در مقاطع مختلف تیم های احتیاج دارند در زمینه هایی فعالیت خود را توسعه دهند که در لحظه اول دانش آن را ندارند پس خود افراد تیم استارت آپی باید بتوانند به سرعت و با قدرت یادگیری بالا در این زمینه های جدید فعالیت کنند تا نیازهای تیم را به سرعت برطرف کنند.


انچه در تیم از اهمیت بالایی برخوردار است درک تفاوت افراد در تیم است. به عبارتی افرادی که در تیم هستند باید بدانند صرف مکمل بودن شان در تیم ارزشمند است و باید بتوانند این تفاوت رو درک کرده و برای ان ارزش قائل باشند. افراد تیم ممکن است در نوع کار, میزان کار و سختی کار با یکدیگر تفاوت اساسی داشته باشند و این اتفاقا اصل ماجرای کار تیمی است و بدون این شرایط قطعا کار تیمی شکل نخواهد گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید